يکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۱۳
کد مطلب : 92478

پروژه تطهير پروتكل الحاقي

پروژه تطهير پروتكل الحاقي

اگر پروتكل الحاقي براي ما خط قرمز نيست، اما براي آمريكا و كشورهاي غربي عضو ۱+۵ خط قرمز است.
اما چرا براي ما خط قرمز حساب نمي‌شود؟ پذيرش اين پروتكل چه سودي براي ايران خواهد داشت؟ و نپذيرفتن آن چه سودي؟ اما موضوع مهمتر از اين دو پرسش، خط قرمز بودن پروتكل الحاقي براي آمريكا و غرب است.
اصرار آنها بر پذيرش اين تعهد كه البته بايد به تصويب مجلس شوراي اسلامي برسد، علاوه بر اينكه يك پيروزي سياسي در صحنه گفت‌وگوهاي هسته‌اي خواهد بود و به عنوان يك شكست براي ايران ثبت خواهد شد، اجازه اقدامات خاصي را براي آژانس و غرب مهيا مي‌كند تا بتواند علاوه بر دسترسي به مراكز هسته‌اي در هر زمان و مكاني، بازديد از مراكز هسته‌اي را هم براي آنها به ارمغان آورد.
عنوان بازديد و دسترسي سرزده به هر مكان در هر زمان در پروتكل الحاقي را چه مي‌توان تعبير و تفسير كرد؟
اكنون كه اين بحث به عنوان يكي از موضوعات اصلي گفت‌وگوهاي هسته‌اي تبديل شده است، برداشت آمانو رئيس آژانس، طرف‌هاي غربي گفت‌وگوهاي هسته‌اي از جمله فرانسه، انگليس،‌ آلمان و آمريكا اين است كه با پذيرفتن پروتكل الحاقي ايران بايد اجازه بازرسي و دسترسي‌هاي ويژه‌اي به بازرسان بدهد.
آنها هنوز توافقي انجام نشده منويات قلبي خود را به زبان مي‌آورند و بر آن اصرار و تأكيد هم مي‌كنند، اما در داخل چنين برداشتي ديده نمي‌شود حتي برعكس آن اظهارات غربي‌ها مطرح مي‌شود.
اعضاي تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي كشورمان كه در بيانيه لوزان سوئيس اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي را تا زمان تصويب قانوني آن در مجلس شوراي اسلامي پذيرفته‌اند، نظر ديگري دارند.
آنها اعتقاد دارند كه پذيرفتن اين پروتكل مساوي با بازديد از مراكز نظامي و دفاعي جمهوري اسلامي ايران نيست، اگر هم قرار باشد چنين اتفاقي بيفتد، مديريت شده و با چشمان بسته بازرسان انجام خواهد شد.
اما چنين اتفاقي در سال ۸۲ افتاد. دوبار بازديد از مركز نظامي پارچين از سوي بازرسان آژانس انجام شد. علي‌رغم اينكه اين بازديدها بر‌اساس توافق سعدآباد صورت گرفت،‌ كشورهاي اروپايي طرف گفت‌وگو با ايران به تعهدات خود عمل نكردند. فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران تعطيل و مراكز هسته‌اي كشورمان از سوي آژانس پلمب شد. اما پاسخ آنها به اين حسن‌نيت و پايبندي به تعهدات، تصويب ۸ قطعنامه در شوراي حكام و آنگاه تصويب قطعنامه در شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران بود.
حتي در آن زمان علي‌رغم همه پايبندي‌هاي ايران به تعهدات توافق هسته‌اي سعدآباد، ايران از سوي بوش رئيس‌جمهور وقت آمريكا محور شرارت قرار گرفت.
همه اين سياست‌هاي ضد ايراني در حالي انجام شد كه دولت اصلاحات در آن زمان سياست تنش زدايي را در پيش گرفته بود و گفت‌وگوي تمدن‌ها را پيگيري مي‌كرد.
اكنون وضعيت مشابه آن زمان ديده مي‌شود. بيشتر خواسته‌هاي غربي‌ها همان‌هايي است كه در سال ۸۲ مطرح شده بود. با اين تفاوت كه پيشرفت‌هاي هسته‌اي صلح‌آميز جمهوري اسلامي ايران در آن زمان با اكنون بسيار تفاوت دارد.
اكنون ايران اسلامي فردو را فعال كرده، آب سنگين اراك را به ثمر رسانده نيروگاه هسته‌اي بوشهر راه‌اندازي شده غني‌سازي با غناي بالا در توان دانشمندان هسته‌اي ايران وجود دارد و بسياري پيشرفت‌هاي ديگر در اين حوزه كه همه آنها بومي و با دست دانشمندان هسته‌اي كشورمان به ثمر رسيده است.
تفاوت فاحش آن زمان با اكنون در اين است كه اگر در آن زمان غربي‌ها بر اساس توافق سعدآباد و پاريس عمل مي‌كردند و تعهدات خود را زير پا نمي‌گذاشتند، ضمن اينكه پايبندي به تعهد خود را ثابت مي‌كردند،‌ اعتماد مردم ايران را هم جلب مي‌كردند و راه براي همكاري‌هاي بعدي هم باز مي‌شد. اما آنها از صداقت جمهوري اسلامي ايران سوء‌استفاده كردند و زير تعهدات خود زدند. ترور دانشمندان هسته‌اي ايران پس از آن آغاز شد كه بر اساس تعهدات توافق سعدآباد آنها توانستند به راحتي به مراكز هسته‌اي دسترسي داشته باشند و با دانشمندان هسته‌اي كشورمان هم آشنا شوند.اسامي آنها علي‌رغم اينكه در گزارش‌هاي آژانس محرمانه بود، سر از سازمان‌هاي اطلاعاتي غربي رژيم صهيونيستي درآورد و برنامه ترور آنها ريخته شد.
همين رفتار باعث شد كه در آن زمان رهبر معظم انقلاب اسلامي دستور دهند كه تأسيسات هسته‌اي ايران كه پلمب و همه فعاليت‌هاي هسته‌اي تعطيل شده بود، فك پلمب شود و فعاليت‌ها هم از سر گرفته شود.
آقاي ظريف وزير خارجه كنوني كه در آن زمان مسئول مذاكره هسته‌اي در دوران دبيري آقاي روحاني در شوراي عالي امنيت ملي بود در بخشي از خاطرات خود (آقای سفیر؛ ص ۲۴۱) درباره تعلیق تأسیسات هسته‌ای در زمان اصلاحات نوشته است؛ می‌دانید که در دورۀ مسئولیت دکتر روحانی، بنده مسئول گروه مذاکره ‌کننده با طرف غربی بودم.
در تمام دورانی که من مسئولیت داشتم، یک کلمه بدون اجازۀ رهبری گفته نشده است. البته ممکن است رهبری بعضی موارد مانند تعلیق‌ها را با اکراه پذیرفته باشند، اما بر اساس آنچه از بسیاری از دوستان شنیده‌ام روش ایشان در آن چند سال این بود که رهبری به نظر جمع احترام می‌گذاشتند و در جلسات عالی به اجماع می‌رسیدند و بعد تصمیم‌گیری می‌کردند؛ البته بنده در آن جلسات حضور نداشتم و نتیجۀ جلسات به بنده ابلاغ می‌شد و بنده و همکارانم مجری این تصمیمات بودیم.
نگراني‌هايي كه اكنون در ميان برخي شخصيت‌ها، تحليلگران، كارشناسان و برخي مسئولين وجود دارد، به خاطر همين سابقه سياهي است كه از غرب در تاريخ باقي مانده و نمي‌توان آن را فراموش كرد. اين اتفاق و بي تعهدي اروپايي‌ها كه در همان زمان هم دستورات را از ارباب و كدخداي خود آمريكا مي‌گرفتند، تاريخ زياد دوري ندارد و براي ۱۲ سال پيش از اين است.
آن دسترسي‌ها، بازديد‌ها و تعليق فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، نه تنها مجوزي براي چنين اقداماتي از سوي كشورهاي غربي و آژانس انرژي هسته‌اي نيست، بلكه درس عبرتي است كه باز هم چنين اتفاقي براي ايران نيفتد.
جمهوري اسلامي ايران همانگونه كه رهبر انقلاب فرمودند و تأكيد كردند، بازرسي‌هاي نامتعارف را نمي‌پذيرد، بازرسي از مراكز هسته‌اي كشورمان را هم نخواهد پذيرفت، گفت‌وگو و بازجويي از دانشمندان هسته‌اي كشورمان را هم به عنوان خط قرمز اعلام كرده‌اند، چارچوب مذكرات و خط قرمزها از سوي ايشان تبيين شده و براي تيم هسته‌اي به عنوان يك تكليف است.
اما اينكه از سوي برخي در داخل عنوان مي‌شود كه بازرسي‌ها و گفت‌وگوها با دانشمندان هسته‌اي در دولت پيشين انجام شده، يك فرافكني و فرار رو به جلو است تا ضمن متهم كردن دولت و تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي پيشين،‌ آن را مجوزي براي آن اقدامات براي اجراي آن در زمان حال معرفي كنند.
اگر تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي اكنون مورد حمايت رهبر معظم انقلاب قرار دارد، در دوره‌هاي پيشين هم تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي مورد حمايت قرار داشت، اين حمايت‌ها در دوران گذشته و اكنون، تا جايي است كه خط قرمزها از سوي تيم هسته‌اي رعايت شود.
بازنگري در اظهارات، خاطرات و مواضع اعضاي تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي پيشين، مي‌تواند بسياري از مسائل را روشن كند.
حتي برخي از افرادي كه در سال‌هاي گذشته از اعضاي تيم هسته‌اي بوده‌اند مطالبي را بيان مي‌كنند كه در آن زمان به آن شايد پايبند نبودند و چنين مواضع را در آن زمان مناسب مي‌پنداشتند، نمونه آن را از كتاب خاطرات آقاي ظريف برايتان بازنشر كرديم.
اكنون نيز دیپلمات سابق کشورمان و از اعضاي تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي در دوران دولت اصلاحات برای حل مشکل بازرسی‌ها در مذاکرات هسته‌ای پیشنهاداتی داد و تاکید کرد هیچ کشوری با بازرسی "در هر زمان و از هر مکانی" موافقت نمی‌کند و ایران نیز چنین نخواهد کرد.
حسین موسویان دیپلمات سابق کشورمان در پایگاه خبری تحلیلی المانيتور با اشاره به اعلام مخالفت رهبر معظم ایران، آیت‌الله خامنه‌ای با بازرسی از تاسیسات نظامی و مصاحبه با دانشمندان ایرانی به عنوان بخشی از توافق احتمالی هسته‌ای مي‌نویسد: این موضوع سریعا به پرمجادله‌ترین بخش مذاکرات هسته‌ای در ایران تبدیل شد. اجازه به بازرسان خارجی برای دسترسی به تاسیسات هسته‌اي و آسیب‌پذیر کردن دانشمندان ایران به غرور ملی ایران ضربه می‌زند، همچنان که در هر کشوری نیز چنین خواهد بود. در واقع این موضوعی است که کل روند مذاکرات را تهدید مي‌کند.
موسویان در ادامه به بحث پی‌ام‌دی (ابعاد نظامی احتمالی) و تلاش سازمان سیا برای پرونده‌سازی و جعل مدرک در اواخر دهه ۱۹۹۰ به منظور حل موضوع بازرسی‌ها در توافق نهایی پیشنهاد می‌دهد دو طرف برای پرداختن به بحث پی‌ام‌دی بر‌اساس پیروی از این ۵ اصل توافق کنند:
۱- ماهیت موقتی بودن هرگونه دسترسی از این سنخ. ایران نمی تواند اجازه داده این درخواست ها تبدیل به مطالبات دائمی شود.
۲- یک سقف تعریف شده از هر‌گونه بازرسی. هیچ کشوری اجازه بازرسی ها" در هر زمان و از هر مکانی" را نمی دهد و ایران نیز چنین نخواهد کرد.
۳- چنین دسترسی هایی نباید اسرار نظامی ایران و یا زندگی دانشمندان هسته‌اي ایران را به خطر بیندازد. این نگرانی ها با توجه به اینکه چندین دانشمند هسته‌اي ایران ترور شده اند و نیز انفجارهای مشکوکی در برخی تاسیسات نظامی ایران روی داده مشروع است. ایران کاملا حق دارد که نسبت به خروج هرگونه اطلاعات مرتبط با تاسیسات نظامی و دانشمندان هسته‌اي خود بدبین و مشکوک باشد چراکه قربانی چنین تروریسمی شده است.
۴- پس از پیروی ایران از این درخواست‌هاي مشخص، پرونده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این‌باره (پی‌ام‌دی) باید یکبار برای همیشه مختومه شود.
۵- گروه ۱+۵ باید در مقابل هرگونه حسن‌نیت ایران در این زمینه، با حسن‌نیت در رفع تحریم‌ها اقدام کند.
در زبان فارسی اطلاحی است با این مضمون که یک دیوانه سنگی را در چاه مي‌اندازد و یکصد عاقل نمی‌توانند آن را بیرون آورند. با کمک این ۵ اصل، امید است که ایران و گروه ۱+۵ بتوانند این سنگ را از چاه بیرون آورده و به این بحران غیر‌ضروری پایان دهند.

گرث پورتر: بازجویی‌های آژانس به ترور دانشمندان ایرانی می‌انجامد
در همين زمينه خوب است به اظهار‌نظر يك محقق آمريكايي توجه شود."گرت پورتر"، محقق آمریکایی و نویسنده کتاب "بحران ساختگی" درباره برنامه هسته‌ای ایران، در یادداشتی که روز جمعه در پایگاه خبری "کانترپاونچ" به رشته تحریر درآورده می‌نویسد دلایل ایران برای مخالفت با مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای خود برحق است.
به گزارش نسيم پورتر در ابتدای این یادداشت به درخواست‌های "ائتلاف تحت رهبری آمریکا" برای مجاز کردن بازرسی‌های نظامی از ایران و مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای اشاره کرده و درباره اهداف این درخواست‌ها می‌نویسد: "این اقدامات برای اطمینان از پایبندی ایران به تعهداتش ذیل توافق هسته‌اي لازم نیستند اما برای مدیریت تهدیدهای سیاسی که از جانب تندروهای طرفدار اسرائیل در سنا برای برهم زدن توافق مطرح می‌شوند، ضروری هستند."
این محقق آمریکایی در ادامه می‌نویسد دولت اوباما به منظور دفع این تهدیدها این ادعای جعلی را مطرح کرده که موفق شده موافقت ایرانی‌ها را برای بازرسی آژانس از هر سایت مشکوک جلب کند، حال آنکه ایران، مطابق آنچه در بیانیه مشترک تفاهم لوزان آمده با "افزایش دسترسی‌ها از طریق رویه‌های مورد توافق" موافقت کرده است.
پورتر در ادامه با نقل بیانات "یوکیا آمانو"، مدیر‌کل آژانس بین‌الملل انرژی اتمی که گفته بود در صورت پذیرش پروتکل الحاقی از ایران، بازدید از تأسیسات نظامی این کشور مجاز خواهد بود، این اظهارات را "سوءتعبیر آشکار" از این سند می‌داند و می‌نویسد: "چنین توافقی (بر سر اجرای پروتکل الحاقی) تنها اجازه دسترسی غیرمحدود به ساختگاه‌هایی را می‌دهد که کشور ایران پیشتر آنها را مرتبط با چرخه سوخت هسته‌ای اعلام کرده است. برای تمامی سایت‌های دیگر، دسترسی آژانس ذیل پروتکل الحاقی به تأیید کشور متبوع بستگی خواهد داشت."
پورتر می‌نویسد: "بند ۵ (C) از این توافقنامه این شرط را بیان می‌کند که در صورتی که کشور امضا‌کننده نتواند این دسترسی را فراهم کند بایستی تمامی تلاش‌هایش را برای مجاب کردن آژانس از طرق دیگر انجام دهد.
پورتر در ادامه این یادداشت به بحث درخواست‌های آژانس برای مصاحبه با دانشمندان ایران هم اشاره می‌کند و می‌نویسد این درخواست همواره جدال‌انگیز بوده چراکه آژانس می‌خواهد با افراد، تنها بر‌اساس قرار داشتن نامشان در "اسناد ادعایی لپ‌تاپ" مصاحبه به عمل بیاورد. پورتر می‌افزاید: "اسناد لپ‌تاپ، سندهایی اطلاعاتی بودند که دولت بوش ادعا می‌کرد بر‌اساس برنامه تسلیحاتی مخفیانه ایران گردآوری شده‌اند. هم ایران و هم محمد البرادعی، صحت این اسناد که در آن رد پای موساد دیده می‌شد را زیر سوال بردند."
محقق و روزنامه‌نگار آمریکایی تصریح می‌کند: "مخالفت ایران با این درخواست‌ها هنگامی تأیید شد که اسرائیل چندین نفر از دانشمندان ایران را از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ ترور کرد. موساد اهداف خود را برای ترور بر اساس اسناد و سمت‌های آشکاری انتخاب کرده بود که به صورت علنی در دسترس بودند. ایران دلایل کافی در اختیار دارد تا باور کند که اسرائیل می‌تواند از اطلاعات جمع‌آوری‌شده بر اساس مصاحبه‌های آژانس با دانشمندان هسته‌ای ایران برای برنامه‌ریزی ترورهای بیشتر استفاده کند.

https://siasatrooz.ir/vdcjoxeh.uqe8azsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی