پرونده سي و چهارمين دوره جشنواره فيلم فجر بسته شد، اما اين جشنواره آنقدر جا براي نوشتن و حرف زدن دارد كه شايد بتوان تا جشنواره سال آينده از آن نوشت و دربارهاش صحبت كرد.
اما اينها خلاصهاي از بخشي از اتفاقاتي است كه در جشنواره امسال فيلم فجر رخ داد. جشنوارهاي كه به اين زوديها از خاطر اهالي سينما، رسانه و مردم پاك نخواهد شد.
جشنواره امسال به معناي واقعي كلمه پسابرجامي بود. جشنوارهاي كه «اعتدال» از سر و رويش ميريخت و دوستان دور هم جمع شده بودند كه يك جشنواره دوستانه را برگزار كنند. درست شبيه يك «پيس» چندبار بازنويسي شده كه مو لاي درزش نميرفت. نمايشنامهاي كه قرار بود كاملا حسابشده روي صحنه ببرند. از نمايشنامه نوشتم و يادم افتاد كه اتفاقا برگزاركنندگان اين جشنواره از دبير و مديرش گرفته تا آدمهاي ريز و درشتش همگي از تئاتر آمده بودند تا افسار مركب سينما را به دست بگيرند! آقايان خسته نباشيد.
به اين فكر ميكنم كه كاش آن روزي كه آقاي رئيس سازمان سينمايي تصميم گرفت نام «فجر» را از بخش بينالملل جشنواره حذف كند، كاش كسي در مقابلش نميايستاد. كاش رسانهها اعتراض نميكردند، كاش دوستان اصولگرا اجازه ميدادند، نه تنها اين نام از بخش بينالملل كنده شود، كه بخش ملي هم اسمي شبيه «مسابقه سينماي ايران» به خود بگيرد.
حذف نام «فجر» بزرگترين خدمت ناخواسته و نادانسته آقاياني بود كه ميتوانستند اين نام مقدس را از ضربات مهلك برخي روشنفكر در امان نگه دارند. جشنوارهاي كه كوچكترين شباهتي به اين نام زيبا ندارد. جشنوارهاي كه بيشتر غروب را نشان ميدهد تا سپيده صبح را، لايق نامي بزرگ به اسم «فجر» نيست.
جشنواره امسال را بايد يكي از بينظمترين جشنوارهها دانست. جشنوارهاي كه جدول زمانبندياش تغيير كرد، فيلمها به موقع اكران نشدند، نشستهاي خبري موضوع چندان جدي و مهمي نبود و ميشد برخيها را برگزار نكرد، آدمهاي غيرسينمايي و غيررسانهاي به وفور ديده ميشدند و اتفاقا بازار سلفي با بازيگران مورد علاقه از خود جشنواره داغتر بود. امسال حاشيههاي جشنواره از متن آن پررنگتر بود، آنقدر كه حتي بعضي وقتها موضوعات اصلي از چشم ميافتادند و مديران فراموش ميكردند كه اصلا فلسفه وجودي جشنواره چه بوده است.
اما عجيب آنجاست كه سيدرضا ميركريمي كه هم در جشنواره حضور داشت، اما مديرعامل خانه سينماست، هم دبير بخش بينالملل جشنواره در بهار سال آينده خواهد بود، در مراسم اختتاميه جملاتي را بر زبان راند كه باعث خنده بسياري شد. جملاتي كه بعيد به نظر ميرسد خودش به آن باور داشته باشد و به نظر ميرسد از معايب پوشيدن كت و شلوار مديريتي است كه يك كارگردان صريحاللهجه را تبديل به يك انسان تعارفي كرده است.
آقاي دبير بينالملل گفته بود: «به محمد حیدری برای برگزاری جشنوارهای منسجم، شکیل و منظم تبریک میگویم و خسته نباشید عرض میکنم. امیدوارم در برگزاری بخش بینالملل به ما کمک کند.»
كاش ميركريمي در ادامه اين جملات از تعاريف جديد واژههايي نظير منسجم، شکیل و منظم هم رونمايي ميكرد!
محمد حيدري كه امسال به عنوان دبير جشنواره بر مهمترين اتفاق سينمايي ايران مديريت كرد، در مراسم اختتاميه براي خودش نامه نوشت، اما در حضور جمع آن را خواند.
شايد لازم باشد ما هم براي وي نامهاي بنويسيم و به ايشان برخي نكات را يادآوري كنيم:
آقاي حيدري سلام. شرمنده كه ما اهل تعارفات نيستيم و ياد نگرفتهايم كه مثل برخي دوستان رسانهايمان مجيزگويي كنيم.
شرمنده، اما از همان نشست رسانهاي اول جشنواره مشخص بود كه قرار است چه اتفاقي بيفتد. از همان شال بنفشي كه شما و ساير دوستان و برگزاركنندگان مراسم روي سر و دوششان انداخته بودند. از همان گلهاي مصنوعي بنفشي كه روي سن جانمايي شده بود. از همان پرچم و بنرهاي پشت سر شما كه انگار همگي به طور كاملا اتفاقي رنگ بنفش به خود گرفته بودند. وقتي اين روزها هركسي از اصول انقلاب حرف بزند، متهم به تندروي و برخي سخنان خلاف ادبِ اساتيد ادبيات ميشود، ديگر مشخص است كه توي جشنواره هم نبايد كسي حرفهاي خارج از اعتدال بزند. مشخص است كه بايد همه جوري رفتار كنند و حرف بزنند كه «گربه شاخشان نزند»
شرمنده اما از همان نشستهاي خبري مشخص بود كه شما عليرغم يك انسان محترم و مودب بودن، مديريت را خوب ياد نگرفتهايد. يا بهتر بگويم مديريت سياسي را خوب مشق نكردهايد. شايد اشاره به مصداقهايش بر خلاف اخلاق قلمداد شود.
آقاي دبير، شما امسال يكي از پراشكالترين جشنوارهها را برگزار كرديد، اما مديران بالادستيتان مشخص نشد به چه دليل به شما دستخوش دادند و سند جشنواره بعدي را هم به نام شما زدند. نوش جانتان، اما ما يادمان نميرود كه شما گفته بوديد، امسال شأن اهالي رسانه و هنرمندان حفظ خواهد شد. كلاه خودتان را به عنوان قاضي قبول داريد؟ تعداد خبرنگاران غير خودي كم شد تا هيچكس در سالن سينما بدون صندلي نماند، اما آيا چنين شد؟ آيا برخي از ما بهتران از تونل قرمز كاخ! عبور نكردند و جاي ما را نگرفتند؟ آيا براي برخي فيلمهاي خاص اتفاقاتي خاص رخ نداد؟
آيا سياهنمايي نداشتيم؟ راستي به نظر شما سياه چه رنگي است؟
بگذريم. به نظر ميرسد آنچه مديران بالادستيتان خواسته بودند، انجام شده است. توقع سينماگران، اهالي رسانه و مردم برآورده نشد، اما ظاهرا برخيها ماهي خود را گرفتند و آنچه بايد ميشد، شد. اصلا به حرفها و انتقادات كاري نداشته باشيد. سعي كنيد براي سال بعد نقاط ضعف اجرايتان را بيشتر و نقاط قوت را كمرنگتر كنيد. سعي كنيد فيلمهاي ارزشي و انقلابي را حتي براي خالي نبودن عريضه هم به جشنواره راه ندهيد، اينطوري ممكن است سال بعدتر هم شما دبير بمانيد.