در این بخش برایتان از نهیب مقام معظم رهبری درباره ایجاد شکاف و خدشهدار شدن وحدت نوشتیم و حتی این موضوع را با سال ۵۹ مقایسه کردیم. نوشتیم که اگر نهیب امروز رهبری را مسئولان ومردم زود دریافت نکرده و وحدت را تقویت نکنند، دشمن میتواند با نفوذ بین شکافهای ایجاد شده برای از بین بردن وحدت اقداماتی را انجام دهد.
همین شد که شاهدیم دشمن برای پویشی که بین مسئولان و مردم برای تقویب وحدت به وجود آمده به ترس افتاد و با اظهارنظرهایی تفرقهافکنانه تلاش در ایجاد شکاف و عمیقتر کردن شکاف موجود دارد تلاشی که باید با هوشیاری مسئولان ناکام بماند.
ماجرا از این قرار است که تیلرسون وزیر خارجه امریکا روز پنجشنبه اظهاراتی سخیف را درباره ایران داشته است. البته انتظار شنیدن ادعاهای واهی و اظهارات سخیف همیشه از عوامل امریکایی که سیاستشان مخالفت با جمهوری اسلامی است میرود و جای تعجب ندارد که تیلرسون هم پایش را جای پای افراد پیشین خود گذاشته باشد اما آنچه باعث میشود روی اظهارات صورت گرفته او دقیقتر شویم جملهایست که نشان از تلاش آشکار امریکا برای برهم زدن وحدت مردم و مسئولان صورت گرفته است.
تیلرسون گفته که سیاست امریکا در قبال ایران «حمایت از عواملی در داخل ایران که به "انتقال مسالمتآمیز" قدرت منجر میشود، خواهد شد»است، شاید این جمله هم برایمان نا آشنا نباشد اما تحلیل بیان این جمله رازهای پنهانی را در عناد امریکا با جمهوری اسلامی ایران برایمان عیان خواهد کرد که با واژه شناسی جمله میتوان به آن پی برد.
چرا نباید باور کنیم؟
اولین پرسشی که در اذهان بعد از بیان این جمله مطرح میشود این است که «حمایت از عوامل دست نشانده؟!» که تیلرسون از آنها یاد کرده دقیقا چه کسانی هستند و اصلا برای چه بیان شده است؟!
در پاسخ به سوال فوق ابتدا باید گفت اگر بخواهیم مفهوم مورد نظر وزیر خارجه امریکا را جدی گرفته و باور کنیم که امریکا عوامل پنهانی در ایران دارد که میتواند قدرت را مسالمتآمیز از حکومت جمهوری اسلامی بگیرد در دام شیطنت و تلاش امریکاییها برای ایجاد تشکیک افتادهایم. چرا که اگر بپذیریم عواملی وجود دارد باید پس از آن بپذیریم که این عوامل نفوذی به قدری قدرت دارد که توان تغییر حکومت اسلامی را بدون درگیری و جنگ داشته باشد! باور کردن این جمله تیلرسون به چند دلیل نباید صورت بگیرد:
۱- اگر بپذیریم چنین عواملی وجود دارد اول از همه باید به طیفهای مختلف سیاسی شک کنیم، این پذیرش باعث میشود هر روز به حزب و جناحی شک کنیم و شک و تردید درباره نفوذی بودن هر روز بیشتر شده و هر جناح برای مبرا کردن خود باید شک را برداشته و به سوی دیگری نشانه رود!! این رویه چه عایدی برای کشور دارد؟!
۲- در دلیل دوم هم برای نپذیرفتن این عوامل سابقه قبلی امریکا در نفوذ بین مسئولان است. هر بار که او نفوذی را در بین عوامل کشور دارد(کشمیری، بنی صدر و ..) آرام مینشیند و بیان نمیکند که جاسوسی در کار است و بیان این موضوع خود نشانی از نبود چنین جاسوس رده بالایی است چرا که با این سخن به طور طبیعی فضای مسئولان امنیتی شده و اگر جاسوسی وجود داشته باشد احتمال گرفتار شدنش بیشتر میشود! پس اساس امریکا که قصد لو دادن جاسوس را قطعا ندارد نمیتواند این حرف را صادقانه زده باشد.
در نهایت از دو بند مذکور نتیجه میگیریم که این جمله قابل باور نیست البته نه اینکه جاسوس و نفوذی نمیتواند در کشور رخنه کند بلکه این موضوع قابل باور نیست که جاسوس و نفوذی رخنه کرده و تا ردههای بالا پیش رفته باشد.
ایجاد تشکیک خانمان برانداز
اما برای خنثی کردن آتش تهیه دشمن لازم است آن را رمزگشایی کنیم. اولین گام در رمزگشایی این اظهارات این است که سخنان تیلرسون به چه هدفی بیان شده است؟!
کم و بین از بندهای بالا متوجه شدیم که هدف بیان این جمله میتواند ایجاد شک و از بین بردن وحدت در جامعه باشد اما شک در بین چه کسانی؟! در پاسخ باید گفت اگر هوشیاری لازم صورت نگیرد دو گروه بعد از شنیدن پیام تیلرسون انشقاقشان تقویت میشود:
۱- مسئولین: گروه اول که دچار انشقاق و شک میشوند مسئولان هستند که مدام به طیفهای منتقد به چشم معاندی که قصد براندازی نرم حکومت را دارد نگاه کرده و در نهایت با این دید وحدت این گروهها خشهدار شده و شکاف صورت گرفته هر روز بیشتر از روز گذشته خواهد شد. شکافی که باعث میشود هر روز گروهها نسبت به هم بدبین کند.
۲- مردم: اما مردم هم از این انشقاق و تشکیک در امان نخواهند بود چرا که شک مسئولان قطعا در دلشان نمانده و بیان میشود و همین بیان و گرفتن انگشت اتهام به سوی رقیب باعث شک مردم و فاصله آنها از دیگر افراد جامعه که نظری مخالف با نظر مورد تاییدشان دارد می شود هر روز این فاصله مردم از هم و مسئولین از یکدیگر ادامه مییابد و حتی ممکن است نتایج فاجعهباری را به بار آورد.
در این بین اگر رسانهها هم در نقش آتش بیار معرکه ظاهر شوند و هر روز بر شک مردم و مسئولان با افشای ماهیت معاند گروههایی که معاند بودنشان از سوی نهادهای امنیتی ثابت نشده بیفزایند فاجعه عظیمتری در کشور صورت میگیرد که حتی میتواند از جنگ رسانهای به تشکیل گروههای برای حذف یکدیگر برسد. اما همه اینها زمانی اتفاق میافتد که نه مردم و نه مسئولان هیچیک هوشیار نباشند و توجه به امر مهم ولایتمداری در بین دو قشر مذکور کمرنگ شده باشد.
راهکار پاتک به دشمن
اما برای تکی که دشمن به نهیب رهبری زدهاند یک راه وجود دارد و آن در ابتدا تقویت ولایتمداری در بین مسئولان و مردم (هر چند فراموش نمیکنیم که مردم در انتخابات اخیر نشان دادند که برای تبعیت از ولی فقیه زمانشان و حمایت از حکومت حاضرهستند در صفهای طولانی رای بایستند) در کنار این تقویت واقعی ولایت پذیری نیاز است که مسئولان و مردم هوشیاری خود را حفظ کرده و با دریافت نهیبهایی که از سوی رهبری برای نشان دادن راه و بیراهه ازیکدیگر بیان میشود توجه کنند تا در دام تک معاندان نظام نیفتند. در کنار این رویه لازم است که مردم و مسئولان همیشه آگاهی لازم را برای نفوذ نرم(یعنی نفوذ به فکر و به خدمت گرفتن فرد سادهاندیش به جای جاسوس) داشته و کاری نکنند که در عین پایبند بودن به نظام ندانسته عوامل اجرایی معاندان شوند.
مائده شیرپور