اف.ای.تی.اف به برجام اروپایی گره زده شد، آن را به موضوعی که ارتباطی با هم ندارد، گره زدند و شرط اروپا شد پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف و اجرای کنوانسیونهای آن تا توافق هستهای بدون آمریکا و با اروپا ادامه یابد.
هشت ماه از خروج آمریکا از برجام میگذرد و علیرغم وعدههای اروپا به ایجاد یک کانال مالی با ایران، هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.
اروپا همچنان لفاظی میکند و تنها با زبان ادعا میکند که مدافع برجام و خواهان ادامه آن با جمهوری اسلامی ایران است، اما هیچ نشانهای از یک رویکرد عملگرا از سوی اروپاییها دیده نمیشود، حتی انگلیس که یکی از کشورهای طرف مذاکره با ایران است سعی دارد مسائل حاشیهای که ربطی به موضوع و دولت بریتانیا ندارد، وارد بحث کند تا بتواند فشار سیاسی را بر ایران افزایش دهد، موضوع نازنین زاغری جاسوسی که بازداشت شده و دوران محکومیت خود را سپری میکند، از سوی انگلیس به عنوان یک اهرم فشار سیاسی استفاده میشود.
موافقین مذاکرات هستهای با آمریکا با وجود انتقادات و مخالفتهایی که در داخل وجود داشت و البته منطقی بود، امضا شد و به مرحله اجرا رسید، به این معنا که مخالفتها باعث امضا نشدن توافق نگشت، که اگر انتقادات و مخالفتها باعث میشد که برجام امضا نشود همه مشکلات و گرفتاریهای به وجود آمده به گردن منتقدین میافتاد و موجی از اعتراض و تخریب علیه آنها شکل میگرفت.
اکنون با بدعهدی اروپا در اجرای برجام پس از خروج آمریکا شرایط تفاوت کرده است، با وجود این که مسئولین اعتقاد دارند که نمیتوان به این شرایط ادامه داد، اما موضوع مطرح شده برای پابرجا ماندن برجام به « اف.ای.تی.اف» گره زده شده است.
بارها از زبان برخی مسئولین همچون آقای عراقچی معاون وزیر خارجه شنیده و خواندهایم که شرطی که قانوناً ارتباطی به برجام ندارد، گرچه پیش از این، «اف.ای.تی.اف» از سوی وزیر اسبق اقتصاد آقای طیبنیا امضا شده است، اما مراحل قانونی آن در کشور طی نشده است و همچنان این موضوع در مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین تکلیف نشده است.
مهمترین مسئلهای که در پیش شرط اروپا وجود دارد باید با دقت دیده شود، تضمینی است که در این مقوله درباره آن هیچ بحث و بررسی انجام نمیشود. چه تضمینی وجود دارد که اگر ایران با شرط اروپا برای پیوستن به « اف.ای.تی.اف» موافقت کند و آن را به تصویب برساند، اروپا به تعهدات برجامی خود پایبند خواهد بود و آن را اجرا خواهد کرد؟
توافق هستهای نیز یک تضمین و ضامن قاطع و محکمی نداشت که اگر داشت، هیچگاه پس از دو سال اجرای آن از سوی ایران، آمریکا با وقاحت سیاسی خود از آن خارج نمیشد و اروپا نیز چنین رفتاری از خود بروز نمیداد.
اروپا با وقت تلف کردن در انتظار آشکار شدن تحریمهای اقتصادی است که خود با تبعیت از آمریکا سعی دارد ایران را وادار کند تا هم به اف.ای.تی.اف بپیوندد و هم تن به مذاکره جدید بدهد، در این مذاکره تنها موضوع برجام نخواهد بود، بلکه مسائلی همچون توانمندی موشکی، مسائل منطقه غرب آسیا و نقش جمهوری اسلامی در آن و مسائل حقوق بشری پیگیری خواهد شد.
با چنین شرایطی که وجود دارد، آیا پیوستن به سازمان اف.ای.تی.اف و اجرای کنوانسیونهای آن از سوی ایران که حتی موافقان آن نیز اعتقاد دارند و اعتراف میکنند با اجرای اف.ای.تی.اف از سوی ایران هیچ گشایشی اتفاق نخواهد افتاد، به صلاح است؟
هماکنون نیز تردیدهای جدی در قبال اروپا وجود دارد که به یقین تبدیل شده است، اروپا نمیتواند و نمیخواهد که خود را مقابل آمریکا قرار دهد چراکه منافع اقتصادی و سیاسی دو طرف، بسیار فراتر از منافع اقتصادی و سیاسی با ایران است.
خوب است اکنون که شرایط توافق هستهای به این مرحله رسیده است، مسئولین و دستاندرکاران مذاکره با اروپا اندکی درباره تضمینهای لازم به گفتوگو بنشینند و اروپا را وادار کنند تا برای اجرای پیششرطی که مقابل ایران گذاشتهاند، ضمانت اجرایی بدهند تا شاید بتوان درباره آن بیشتر اندیشید و تصمیم گرفت. بلایی که بر سر برجام با بیتضمینی آمد و آمریکا به راحتی از آن خارج شد، نباید تکرار شود که تکرار آن خسارات مضاعفی را برای کشور خواهد داشت.
نویسنده: محمد صفری