آمريکاييها که از بيانيه «لوزان سوئيس» براي خود کيسهاي دوخته بودند تا از آن به اهداف زيادهخواهانه و تحقيرآميز خود دست يابند، اکنون با واکنشهايي که از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي و پاسخهاي قاطع و تند ايشان روبه رو شدهاند، مستاصل گشته و در بازي هستهاي، خود را مغلوب ميدانند.
شکست آمريکا در رسيدن به يک توافق هستهاي براي اوباما گران تمام خواهد شد. ۲ سال است که گفتوگوهاي فشرده هسته اي ايران و ۱+۵ ادامه دارد و همچنان اختلافات جدي در رسيدن به توافق باقي است به نظر نميرسد که با توجه به درخواستهاي آمريکاييها براي توافق مطلوب خود، نتيجهاي از آن حاصل شود.
آمريکا که به همپيمانان خود از جمله کشورهاي مرتجع عربي منطقه و رژيم صهيونيستي وعدهاي بزرگ بر سر توافق هستهاي با ايران داده است، در صورت به توافق نرسيدن بازنده بزرگ اين ميدان هستهاي کاخ سفيد و شخص اوباما خواهد بود.
آمريکاييها بيش از جمهوري اسلامي ايران نياز به اين توافق دارند اما توافقي که نشان دهنده تحميل خواستههاي آنها به ايران باشد. توافق يکجانبه و يکطرفه موردنظر آمريکا است. آنها وعده دادهاند که فعاليتهاي هستهاي ايران مهار ميشود، غنيسازي تعليق ميشود، تحقيقات محدود و تحت نظارت بازرسان آژانس قرار ميگيرد و همه مراکز هستهاي ايران تحت نظارت شديدترين بازرسيها قرار خواهد گرفت، ضمن آن که مراکز نظامي ايران هم مورد بازرسي قرار ميگيرد. همه اين خواستهها نهايت مطالبات آمريکاييها است، که اگر محقق نشود، که البته نخواهد شد، افتضاح سياسي براي دولت اوباما خواهد بود و او دو سال پاياني دوران رياست جمهوري خود را با کابوس هستهاي ايران سپري خواهد کرد.
رهبر انقلاب بارها تاکيد کرده بودند که در جريان گفتوگوهاي هسته اي ايران و ۱+۵، تنها درباره موضوعات هستهاي مذاکره ميشود و مسائل ديگر مانند مسائل نظامي، موشکهاي بالستيک و حقوق بشر مطرح نيست و نبايد حتي مطرح شود.
اين خط قرمزها از همان ابتدا از سوي ايشان تبيين شده بود و تازگي هم نداشت، اما آمريکاييها از همان ابتدا علاوه بر مسائل هستهاي، اين موارد را هم در مواضع و سخنانشان مطرح ميکردند و همچنان هم بر آنها اصرار دارند.
آمريکاييها از همان ابتدا در پي چنين توافقي بودند که طيفي وسيع از خواستههاي آنها را دربربگيرد. حتي سياست به مرگ بگير تا به تب راضي شود. هم در مناسبات سياسي آمريکا جايي ندارد، چون تاکنون آنها همچنان بر خواستههاي غيرقانوني و مغاير با حقوق بينالملل پافشاري ميکنند.
جمهوري اسلامي ايران هم که در اين سالها، به ويژه در ۲ سال گذشته تاکنون، در پي دستيابي و اثبات حقوق قانوني خود براي فعاليتهاي صلحآميز هستهاي بوده است، عليرغم انعطاف سياسي، براي رسيدن به توافق، تنها پاسخهاي توافق برهم زدن از سوي آمريکاييها و ديگر کشورهاي غربي ۱+ را۵ دريافت کرده است.
حتي تمديد تحريمهاي نفتي ايران از سوي اوباما، نقض آشکار توافق اوليه است. در حالي که ايران پايبندي خود را همچنان به توافق اوليه نشان داده و اثبات کرده است.
اگر اوباما ميخواهد، توافق هستهاي با ايران ميراث دوران رياست جمهورياش باشد، بايد تن به خط قرمزهاي جمهوري اسلامي ايران بدهد، غير از اين، اين ميراث براي او به کابوسي تبديل خواهد شد که تا پايان عمر او را رها نخواهد کرد.
آمريکاييها، هنرمند «دبه» کردن هستند و خوشبختانه اينگونه رفتارها باعث ميشود تا بياعتمادي خود را هر چه بيشتر براي مردم کشورمان و افکار عمومي جهان نمايانتر سازند. با ادامه اين سياست پيروز مطلق گفتوگوهاي هستهاي ايران خواهد بود.