آقای رئیسی نامزد محترم انتخابات ریاست جمهوری، در مناظره دوم کاندیداها پیشنهادی را مطرح کرد که از دو جنبه قابل بررسی است.
مناظره روز جمعه که دومین مناظره میان ۶ نامزد بود، علیرغم ضعفهایی که داشت قوتهایی را هم با خود نمایان ساخت.
ضعف مناظرهها همچنان بیتوجهی به برنامهمحوری نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است، آنها به جای ارائه برنامه علمی و کارآمد خود به وعدهها و آمال و آرزوهای خود میپردازند در حالی که باید برنامهها و راهکارهای اجرایی خود را ارائه دهند تا مردم بتوانند انتخاب درستی داشته باشند.
اما پیشنهاد آقای رئیسی چه بود؟ نامزد انتخابات ریاست جمهوری در پایان مناظره پیشنهاد داد تا میان رئیس دولت پیشین یعنی محمود احمدینژاد و رئیس دولت مستقر یعنی حسن روحانی مناظره برگزار شود.
دلیلی هم که رئیسی برای برگزاری این مناظره مطرح کرد پایان دادن به این موضوع بود که دولت مستقر میگوید مشکلات موجود به ارث مانده از دولت پیشین است و هر آنچه که اکنون مشکلات حل نشده نامیده میشود، به خاطر عملکرد دولت نهم و دهم است.
آقای رئیسی اعتقاد دارد اگر آقایان احمدینژاد و روحانی مقابل دوربین بنشینند و به مناظره بپردازند و سنگها را وا بکنند، خط پایانی بر این موضوع کشیده خواهد شد و دیگر دولت یازدهم به ادعاهای خود در این زمینه پایان خواهد داد.
شاید در نظر اول چنین اقدامی مناسب باشد و باعث شود تا دیگر، دولت یازدهم به سیاست مقصرتراشی نپردازد و هر کدام از آن دو نفر در مناظره، افکار عمومی را قانع کند. اما تصور میکنید، دولت یازدهم به این رفتار پایان میدهد یا دولت گذشته در مقابل اتهامات دولت مستقر سکوت اختیار میکند؟
شاید هر دوی آنها منتظر چنین فضایی هستند تا بتوانند رو در روی هم مجادله و مباحثه کنند و دراین هماورد یک نفر دیگری را ضربه فنی کند. اما باید دید برگزاری چنین مناظرهای چه سودی برای منافع مردم و کشور دارد.
در این ماجرا باید به این نکته توجه داشته باشیم که، به رئیس جمهور دولت پیشین از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیه شد تا در انتخابات دوره دوازدهم شرکت نکند، هر چند او علیرغم قول و وعدهای که داده بود، خلاف آن عمل کرد، اما در توصیه رهبر معظم انقلاب دو نکته هم وجود دارد.
نکته اول در توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی این بود که نیامدن احمدینژاد به مصلحت خود اوست، نکته دوم توصیه ایشان این بود که نیامدن او به مصلحت و صلاح کشور است.
گرچه او آمد اما احراز نشدن صلاحیت احمدینژاد توصیه دوم یعنی به صلاح کشور اجرا شد. او مصلحت خود را تشخیص نداد اما نهاد شورای نگهبان صلاح کشور با توصیه رهبری را اجرا کرد.
رودررو قرار دادن دو نفر که به نظر میرسد، از یکدیگر بسیار گله دارند و خشمگین هم هستند، نمیتواند به نفع منافع مردم و منافع ملی باشد، چراکه شک نداشته باشید این مناظره اگر به صورت زنده هم پخش شود، با بیاخلاقی و بداخلاقیهایی همراه خواهد شد که همان خطر ایجاد فضای دوقطبی را خواهد داشت.
هماکنون فضای انتخاباتی در کشور نشاط خود را یافته و شور انتخاباتی با شعور همراه گشته و میرود تا یک انتخابات پرشور با حضور گسترده مردم را شاهد باشیم.
مشکل این دو را باید به خودشان واگذاشت و آن را بیشتر از این باز و گسترده نکرده، کافی است دولت تدبیر و امید توصیه رهبر معظم انقلاب را اجرا کند.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با ایشان در سال ۱۳۹۳ به مناسبت هفته دولت درباره انتقاد از دولتهای گذشته فرمودند؛ «همواره دولتها نسبت به دورههای گذشتهی خود منتقد بودهاند که ایرادی هم ندارد، اما این انتقاد نباید حالت اغراقآمیز و تخریب پیدا کند، زیرا در روحیهی مردم تأثیر بد میگذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن میکند. اگر در این اظهارنظرها بیانصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بیانصافی خواهد شد. اگر برخی سیاستها یا عملکردهای دورهی گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه اصلاح آن در عمل است و این روش بهتر از اظهارنظر است.»
اما دولت به این توصیه توجه جدی نداشت، در صورتی که میتوانست با اجرای آن و با بهرهگرفتن از شیوه اصلاح آن در عمل، به همه آن اقدامات اشتباه پاسخ دهد و آنها را اصلاح کند.
اما دولت تدبیر و امید باید منتظر آن باشد که همین روال برای او هم اجرا شود. یعنی دولت بعدی مستقر شود و بگوید، ویرانه تحویل گرفتهام!
در هر صورت مناظره میان روحانی و احمدینژاد نمی تواند راهگشا باشد بلکه باعث شدت گرفتن فضای دوقطبی در شرایط انتخاباتی کشور خواهد شد. شاید وقتی دیگر مناسبتر باشد.