دستاوردهای انقلاب را سیاه جلوه میدهند و عملا و عمدا ضعفها را برجسته میکنند تا تفکر انقلاب را شکست خورده جلوه داده و انقلابیون را جدا کنند، درست است که نقاط بکر و دست نخوردهای در کشور داریم که انگار هنوز انقلاب به آنجا نرسیده و همین باعث شده که نتوانیم از جایی مانند نظام بانکداری و یا نظام اداریمان دفاع کنیم! اما نمیتوانیم این نکته را هم نادیده بگیریم که به عوض همه انقلابینشدن نظام بانکداری و اداری، توسعهها و پیشرفتهایی داریم که شاید در دنیا نمونه کمی داشته باشد، اولین نکته مثبتمان پشتوانهای به نام مردم است که فوجفوج در سرما و گرما برای انتخابات و تجدید میثاق با آرمانهای امام راحل و یا شرکت در راهپیمایی میلیونی ۲۲ بهمن صف میکشند و در صف اول مبارزه با استکبار هستند، اما پروژهای همزمان از سوی برخی داخلیها و خارجیها رقم خورده که تلاش میکند تا دستاوردها را به دلیل ضعفهای موجود زیر سوال ببرند.
دشمنانی که در خارج از مرزها هستند حتما جزو اولین متهمان تلاش برای تخریب ارزشها و باورهای مردم و تغییر رژیم میتوانند باشند اما توجه به این جمله امام خمینی(ره) و رهبر فرزانه انقلاب که فرمودهاند تا متحد باشیم دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند نشان میدهد که به دشمنیهای دشمن در صورت قوی شدن خودمان نباید توجه کرد. بر همین اساس و به منظور قویتر شدن خودمان و شناخت حفرههای کوچکی که میتواند به دشمن راه نفوذ دهد شرایطی که در داخل به کمک دشمن میآید و به دشمن فرصت میدهد را بررسی میکنیم چون باور داریم، کار دشمن، دشمنی کردن است اما ما باید خودمان را بشناسیم و قوی کنیم تا آنها راه به جایی نبرند.
پروژهای که در داخل با هدف تحقیر تفکر انقلابی و ترویج فرهنگ غربی به نیت رسیدن به قلههای پیشرفت با خوشخیالی ادامه مییابد و برای خارجیها با هدف تغییر رژیم دنبال میشود، پروژهای که هر چند دلمان میخواهد آن را نخنما و پوسیده ببینیم اما نمیتوان از حربههای به روز و روشهای عجیب و غریبی که برای ریزش بهره میبرد گذشت و به آن توجه نکرد.
شاید یکی از دلایلی که حربههای اینچنین میتواند تا حدودی پیش رود که به مساله امنیتی و یا مساله برای کشور تبدیل شود، تکبعدی دیدن برخی انقلابیون باشد، وقتی انقلابیون به جای دیدی منطقی و دیدن دستاوردها در کنار ضعفها واقعیتها را رصد کرده به مردم بگویند و از نیروی مردمی برای رفع ضعفها کمک بطلبند، میتوانند بهتر از زمانی که برخی به امید نا امید نساختن مردم تلاش دارند تنها نقاط قوت را برجسته کنند، پشتوانه انقلاب را قوی کنند و حربههای دشمن را نابود کنند، اما متاسفیم که گاه به خیال آرام نگاه داشتن مردم و تعارف با آنهایی که چهل سال همه چیزشان را پای انقلاب گذاشتند، سعی داریم از ضعفها نگوییم تا مردم را ناامید نکنیم غافل از اینکه همین افراد درونی و بیرونی کمین کرده برای انقلاب درست از همین نگفتنها بهره برده و سعی در بیاعتماد کردن مردم نسبت به انقلاب و انقلابیون و مسئولانشان میکنند.
سعیای که شاید چون مستند و همراه با دلایلی است که صادقانه از سوی ما بیان نشده میتواند نتایج و دستاوردهایی را هم برای این افراد رقم بزند! پس در گام نخست آنچه میتواند بزرگترین خطر انشقاق و ایجاد جدایی بین انقلابیون و انقلاب نام گیرد، صادق نبودن با مردم به هر بهانهای است. صادق نبودنی که حتی رهبری هم آن را تقبیح میکند و به عنوان ولیفقیه جامعه به مسئولان تذکر میدهد که هیچچیز پنهانی از مردم نداشته باشند.
اما نکته بعدی که میتواند پاشنه آشیل یا چشم اسفندیارمان لقب بگیرد افزایش درگیری جناحی و اتهام به خود است!! اینکه تمام جدلهایمان تبدیل شود به ثابت کردن این مساله که یک اختلاسگر در لباس اصولگرا یا اصلاحطلب دزدی کرده هیچ دستاوردی برای کشور ندارد، باید تلاش کنیم که اختلاسگر، منافق و هر کسی که قصد بدنام کردن انقلاب را دارد در هر لباس و هر جناحی بود را شناخته و دستش را از دستاوردهای عظیم ملت قطع کنیم، باید تلاش کنیم تا با هر فسادی در هر جایگاه و مقامی مبارزه کنیم حتی اگر ریشه آن در نهادی انقلابی باشد!! باید تلاش کنیم که نگذاریم مفسدین به انقلاب نزدیک شده و با لباس انقلاب با اعتماد مردم بازی کنند و شرایطی را ایجاد کنند که دشمنان آنها را مانند چماق بر سر ملت زده و جای دفاع از انقلاب را ببندند.
مردم دلشان میخواهد که انقلاب پاک باشد اما همین مردم که انتظار و توقع دارند میفهمند که گاه یک نفوذی میتواند در حساسترین نقطه کشور رخنه کند؛ پس مردمی که با رو شدن دست افرادی چون بنیصدر، کلاهی، کشمیری کنار آمدند و فهمیدند که حتی در امنیتیترین نقطه هم نفوذیها و منافقان میتوانند نفوذ کنند، توان هضم کردن افشاگری داخلی درباره عملکرد فسادبرانگیز هر فردی در هر جایگاهی را دارند. چون خود را مقلد امام خمینی(ره) میدانند که تاکید داشتند «ملاک حال افراد است» نه گذشتهشان و اقداماتشان و هر فردی میتواند بسته به شرایط در جایگاهی قرار بگیرد که از مسیر گذشتهاش فرسنگها دور باشد.
مردم شاد میشوند که نیروهای امنیتی و حافظان انقلاب دست نفوذیها را که با آبروی انقلاب بازی کردند و یک عمر خود را انقلابی جا زدند رو کنند تا از تریبون غریبه بشنوند که این افراد که گاها الگوی مردم بودند چه کردند و چقدر حقوق گرفتند و به راحتی عنوان میکنند سهمشان را از سفره انقلاب برداشتند!! مردم خوشحال میشوند و بیشتر به کشور و انقلاب دلگرم میشوند که ببینند شایعاتی درباره نزدیکان مسئولان خیلی سریع و با سند و مدارک جواب داده میشود نه اینکه در گوشی و پچپچ برخی درباره زمینخوار بودن و یا رانتخواری و وامهای کلان سالها بیپاسخ باقی بماند.
نکته بعدی توجه این موضوع است که مردم را به عنوان پشتوانه انقلاب و اقدامات مهم و اساسی تنها در لحظات حساس نخواهیم و همیشه خود را پشتیبان و خدمتکار مردم ببینیم، این فعلهای جمع را برای مسئولان مینویسیم آنها که گاه در مخمصهها و بحرانها تنها حمایت مردمی را میخواهند و درست وقتی لازم است که برای آنها خدوم باشند پاسخ مطالباتشان را بدهند، کاری میکنند که مردم انتظار ندارند و همین اقدام گاه باعث آزرده شدن مردم از مسئولانشان شده و حتی باعث میشود که آزردگی مردم به حدی باشد که این موضوع را به همه مسئولانشان تعمیم دهند.
در نهایت آنچه مهم است توجه به این نکته مهم و ضروری است که باید بدانیم مادامی که مردم و مسولان پیوندی ناگسستنی و روابطی دوطرفه و بر پایه صداقت داشته باشند هیچ دشمنی نمیتواند میان مردم و مسئولانشان انشقاق انداخته و فکری برای به هم زدن انقلابی که مردم با جان و دل و فدا کردن عزیزانشان از آن حمایت کردند کند، اما آنچه مهم است توجه به این نکته است که باید پیوند بین مردم و مسئولین تقویت شود و بر همین اساس برنامهریزی شود.
خلاصه اینکه اگر قرار است کسی با سیاهنمایی و استفاده ابزاری از مشکلات کشور برای خودش دستاورد درست کند و روی انقلاب پا بگذارد چه خارجی باشد و چه داخلی با رویاهای عجیب! تا مردم هماهنگ و متحد و مسئولان بیدار و انقلابی هستند نمیتواند و همه این خوابها زمانی برای دشمن تعبیر میشود که به هر دلیلی درگیر خود شویم به جای خودسازی و همسانسازی مردم و مسئولان به شکاف و مطالبهگری شخصی و نادیده گرفتن متخلفان به خاطر روابط فامیلی تن دهیم.
نویسنده: مائده شیرپور