به دنبال برگزاری مناظره انتخابـــــاتی روز جمعه تحلیلهای فراوانی از سوی کارشناسان و صاحبنظران سیاسی صورت گرفت اما یکی از نکات قابل توجه این مناظره پیشی گرفتن جهانگیری از روحانی بود که به نظر میرسید مورد تایید اصلاحطلبان باشد.
زمانی که اسحاق جهانگیری پا به عرصه انتخابات گذاشت از سوی بسیاری از دولتمردان به عنوان کاندیدای پوششی روحانی معرفی شد و روحانی نامزد اصلی نام گرفت. در عین حال مهمترین ماموریت جهانگیری برداشتن آرا از سبد رقبا و کنارروی به نفع روحانی بود اما به نظر میرسد که مسئله دیگری در مناظره رخ داد و با نگاهی ریزبینانه میتوان دریافت که مناظره روز جمعه دفاع از روحانی نبود.
زمانی که جهانگیری در واکنش به صحبتهای قالیباف بهجای دفاع از دولت، عملکرد دولت نهم و دهم را مورد نقد قرار داده و در عین حال به دفاع از جریان اصلاحطلبی و برخی چهرههای نزدیک به این جریان پرداخت و به صراحت موضع خود را در دفاع از جریان اصلاحات اعلام کرد میتوان دریافت که دفاعی رو به جلو برای رقیب در سایه اصلاحطلبان در مقابل گزینه اعتدال و توسعه داشته است.
رویکرد جهانگیری به نحوی بود که ماورای تصور اصلاحطلبان به شمار میرفت و وی به نحوی عمل کرد که بسیاری از حامیان روحانی انگشت اشاره را به سمت جهانگیری چرخانده و خواستار حمایت از او شدند.
حتی در سفر روز گذشته روحانی به کرمان نیز بسیاری از حامیان روحانی شعارهایی در جهت حمایت از جهانگیری سر دادهاند و تنها یک روز بعد از مناظره شعار اسحاق دوستت داریم شنیده شد.
از این نوع نگرشها میتوان به این نتیجه رسید که تعابیری چون کاندیدای پوششی برای روحانی موضوعی برای راضی کردن وی برای حضور یک نامزد موازی از سوی اصلاحطلبان بود.
نظرسنجیها نشان میدهد که وضعیت روحانی در افکار عمومی چندان مطلوب نیست و آرای وی نسبت به گذشته ریزش محسوسی داشته است.
روحانی نتوانست آرایی که در گذشته داشت حفظ کند. چرخ سانتریفیوژها همزمان با چرخ اقتصاد مردم نچرخید و برجام نتوانست نتایجی که مردم از آن انتظار داشتند برآورده سازد. از اینرو امید بسیاری از طرفداران روحانی ناامید شد. از سوی دیگر بسیاری از اصلاحطلبان نیز برای استفاده از شرایط به وی رای دادند و بخشی از آرای اصلاحطلبان نیز به سمت او چرخید اما اصلاحطلبان نیز به نتایج مورد نظر خود از سوی وی دست نیافتند و روحانی نیز انتظارات آنها را بر آورده نکرد.
از اینرو آنها ایده کاندیدای پوششی را مطرح کردند که اگرچه در ابتدای امر با مخالفت روحانی مواجه شد اما وی مجبور شد که به این ایده تن در دهد و حالا بسیاری از اخبار و تحلیلها حکایت از آن دارد که اصلاحطلبان فکر میکنند که اگر فرصت مهیا باشد و شانس پیروزی روحانی کم شود جهانگیری را جایگزین روحانی خواهند کرد و روحانی وادار به ایفای نقشی همچون عارف در سال ۹۲ خواهد بود.
در این زمینه موسویلاری نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: ما از ظرفیت انتخابات برای طرح دیدگاههایمان استفاده کردیم و در نهایت هم دو کاندیدا نخواهیم داشت و روحانی و جهانگیری هر دو باقی نمیمانند.
وی ادامه داد: در مقطعی احساس شد که آقای روحانی کاندیدای قطعی ماست اما ما با یک سلسله مسائل رسانهای روبرو هستیم و یک نفر با تعداد زیادی افراد مواجه است و به همین دلیل نیاز است فرد دیگری به وی کمک کند.
موسویلاری اظهار داشت: از آن مهمتر اینکه جریان اصلاحات از فرصت پدید آمده در جریان انتخابات ریاست جمهوری باید برای طرح دیدگاههای خود استفاده کند، ما باید بگوییم به عنوان جریان اصلاحات برای اداره کشور چه برنامهای داریم و اگر با آقای روحانی و یا هرکس دیگری همکاری میکنیم میخواهیم این برنامهها اجرایی شود.
نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تبلیغ برنامههای اصلاحطلبان با استفاده از فرصت رسانهای موجود را یکی از دلایل معرفی جهانگیری به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان عنوان کرد و تأکید کرد: ما پیشنهاد چند نفر را داده بودیم که در جلسه شورای عالی سیاستگذاری مطرح شد که ما باید قطعاً فرد و یا افراد دیگری را در کنار آقای روحانی داشته باشیم که بتوانند نظرات ما را به صورت کامل مطرح کنند، برخی دوستان به هر دلیلی مایل به ورود نبودند.
وی افزود: آقای جهانگیری به اصرار خود آقای روحانی وارد شد. ما در همه مراحل نیز گفته بودیم که هر کدام از دوستان که میآیند حتما باید آقای روحانی به ورود ایشان واکنش و تلقی منفی نداشته باشند.
موسویلاری تصریح کرد: ما از ظرفیت انتخابات برای طرح دیدگاههایمان استفاده کردیم و در نهایت هم مطمئناً ما دو کاندیدا نخواهیم داشت و آقای روحانی و جهانگیری هر دو باقی نخواهند ماند.
نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: ما اطمینان داریم که جمعبندی روشن خواهیم داشت. آقای جهانگیری دیدگاههای خود را که ناظر بر دیدگاه اصلاحطلبان است مطرح خواهد کرد. آقای روحانی نیز به عنوان کاندیداهای اصلی و محوری دیدگاههای خود را مطرح میکند و در نهایت همان جمعی که از آقای روحانی به عنوان کاندیدای اصلی و آقای جهانگیری به عنوان فردی که دیدگاههای اصلاحطلبان را بیان میکند حمایت کرد، کمک میکند تا در مرحله نهایی و فینال یک نفر ورود کند.
وی ادامه داد: جمعبندی جریان اصلاحات این بود که باید فردی برنامههای اصلاحطلبان را اعلام کند که آقای جهانگیری در اولین مواجهه و مناظره خوب از پس آن بر آمد و دیدگاههای خود را بیان کرد.
نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ادامه داد: همان جریانی که حامی آقای روحانی است و از آقای جهانگیری دعوت کرده است، همان جریان موضوع را مدیریت خواهد کرد که در نهایت یک نفر بماند و با هماهنگی آقای جهانگیری و روحانی این اتفاق خواهد افتاد.
در نهایت باید گفت یک جمعبندی اولیه از واکنشها در افکار عمومی به مناظره جمعه نشان میدهد محمدباقر قالیباف توانست رأی پیشین خود را احتمالاً بهبود نیز ببخشد؛ همچنین اسحاق جهانگیری هیچ تلاقی مهمی با ابراهیم رئیسی نداشت، لذا نقشی در بالا یا پایین رفتن سبد رأی او نیز نمیتواند مستقیماً ایفا کند، اما کنده شدن میزانی از سبد رأی روحانی بهنفع اسحاق جهانگیری تقریباً قطعی است!
روحانی برای جبران باخت در مناظره اول، باید تهاجمی عمل کند؛ اما برای این کار دستش خالی است. تهاجمی عمل کردن روحانی از طریق جهانگیری، به ضرر خود اوست. اینکار همانند مناظره اول، روحانی را نزد افکار عمومی ناتوان نشان میدهد و خطر بقای جهانگیری در رقابت انتخاباتی و عبور اصلاحطلبان از وی را پررنگتر میسازد و این همان موضوعی است که اصلاحطلبان به دنبال آن هستند. لرزش دستهای وی - حتی در هنگام مشت شدن - گواه بر این موضوع است.