اگر در تلاشهای اقتصادی دلالی به تولید ترجیح دارد این فساد است اگر مردم دچار بی انضباطی اند بخش مسئولان و بخشهای اداری دچار این حالت اند و انضباط اجتماعی نیست اینهم فساد است اگر در جوانان کمالات انسانی، شجاعت، صفا، صدق، نشاط، فعالیت و کار، رشد پیدا نمیکند این فساد است اگر سطح و معرفت و شعور عمومی در حد مطلوب نیست و اگر اعتیاد در جامعه است این فساد است اگر وظیفه شناسی در مسئولان نیست این هم فساد است.
اگر جرم و خیانت هست و دسترسی به قضاوت عادلانه نیست و اگر رسیدگیهاي قضایی طولانی میشود پروندهها مدتی میماند این فساد است باید آنرا اصلاح کرد باید از جرم و خیانت پیشگیری کرد
اصلاحات واژهای است که در فرهنگ سیاسی کشور همواره به گوش میرسد. برخی اصلاحات را برگرفته از تغییرات اساسی در ساختار عنوان میکنند که بعضا نیز با انقلاب اسلامی و نظام اسلامی همخوانی ندارد، عدهای نیز اصلاحات را امری امروزی و برگرفته از دنیای مدرن میدانند که از فرهنگ غرب گرفته شده و نشانه تمدن و فرهنگ امروزی است، عدهای نیز اصلاحات را به معنای زدودن زنگارها از انقلاب اسلامی میدانند که برگرفته از پویایی اسلام و انقلاب اسلامی است.
در باب تبیین واژه اصلاحات و سابقه تاریخی آن دکتر صمدی افشار پژوهشگر سیاسی – اجتماعی در گفت و گو با سیاست روز بر این امر تاکید دارد که درموضوع اصلاحات فرمایش علی (ع ) رهگشاست که میفرمایند (الهم انک تعلم انه لم یکن ...خداوندا! تو مى دانى که آنچه از ما (در طریق تلاش براى بسیج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و یا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلکه هدف ما آن است که نشانه هاى دین تو را آشکار سازیم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا کنیم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرایض و سنّتها و احکامت مورد عمل قرار گیرد).
وی در همین حال تاکید میکند مانند این عبارت از امام حسین نیز نقل شده است در فرمایش امام چهار هدف اصلی به صورت چهار اصل بنیادین برای اصلاحات اسلامی و قرآنی ذکر میکنند توضیح هر یک از این چهار اصل رابه اينصورت ميتوان باتوجه به انديشه هاي علمايي همچون شهيد مطهري مطرح كرد
این پژوهشگر مسائل سیای و اجتماعی در ادامه تاکید میکند نشانههای محو شده راه خدا را که جز همان اصول واقعی اسلام نیست باز گردانیم یعنی بازگشت به اسلام نخستین و اسلام راستین بدعتها را از میان بردن و سنتهای اصیل را جایگزین کردن یعنی اصلاح در فکر و اندیشهها و تحولی در روحها و ضمیرها و قضاوتها در زمینه خود اسلام
مولف کتاب سبک زندگی اسلامی در باب جایگاه اصلاحات در اسلام شاخصههای متعددی را مطرح میسازد از جمله اینکه :« اصلاح اساسی و چشمگیر که نظر هر بیننده را جلب نماید و علایم بهبودی وضع زندگی مردم کاملا هویدا باشد در شهرها و مجامع به عمل میآوریم یعنی تحولی بنیادین در اوضاع زندگی خلق خدانمونه تحول بنیادین در زندگی مردم را چنین برشمرده میشود از نظر ایشان: سامان به زندگی مخلوقات دادن شکمها را سیر کردن، تن را پوشانیدن، بیماریها را معالجه، جهلها را از میان بردن اقدام برای بهبود زندگی مادی مردم، زندگی مادی مردم را سامان دادن که علی در نامه ای هم که به مالک اشتر نوشته است وقتی هدفهای او را برای حکومت ذکر میکند که تو وظیفه ای داري از جمله میگوید انسانها را اصلاح و شهرها را عمران بکنی
- بندگان مظلوم خدا از شر ظالمان امان يابند و دست تطاول ستمکاران از سر ستمدیدگان کوتاه شود یعنی اصلاح درروابط اجتماعی انسان ها
- مقررات نقض شده خدا و قانونهای نقض شده اسلام بار دیگر به پا داشته شود و حاکم بر زندگی اجتماعی مردم میگردد یعنی تحولی ثمر بخش و اسلامی در نظامات مدنی و اجتماعی جامعه»
نویسنده کتاب مدیریت اندیشه و تفکر با اشاره به موارد ذکر شده بر این امر تاکید میکند که « هر مصلحی که موفق گردد این چهار اصل را عملی سازد افکار و اندیشهها را متوجه اسلام راستین سازد و بدعتها و خرافهها را از مغز بیرون راند زندگی عمومی را از نظر تغذیه و مسکن و بهداشت و آموزش و پرورش سامان بخشد روابط انسانی انسانها را بر اساس برابری و برادری و احساس اخوت همسانی برقرار سازد و در ساخت جامعه را از نظر روابط نظامات و مقررات حاکم طبق الگوی خدایی اسلامی قرار دهد به حداکثر موفقیت نایل آمده است»
افشار در ادامه بر دیدگاه امام حسین (ع) با محوریت اصلاح امت اسلام اشاره کرده و میگوید: « امام حسین (ع) در وصیتنامه خود آورده است که اصلاح امت اسلام جز با آن چهار چیزی که امام علی (ع ) فرمودند امکان پذیر نیست لذا امام حسین منظور خود را چنین اعلام میدارند ((اریدان امر باالمعروف و النهی عن منکر و اسید بسیره جدی و ابی علی بن ابیطالب (ع ))از این عبارت به دونکته اشاره دارد : اول معرفی ابزار و وسیله محوری اصلاحات مورد نظر امام (ع ) که همان اجرای همه جانبه دو اصل اجتماعی و قرآنی امر به معروف و نهی منکر است بدین وسیله اهداف الهی محقق شده و اجرا امور مردم اصلاح و مظلومان به امنیت میرسند از این رو دو اصل مهم و اساسی و حیاتی علت و العلل قیام حسینی معرفی میگردد دومین موضوع اصلاحات مورد نظر امام حسین (ع ) بر اساس سیره و روش حکومتی پیامبر (ص ) و علی (ع ) است ومعلوم است که سیره آن دو بزرگوار متن اسلام ناب و زلال بوده است و تحقق بخشیدن به تمام دستورات قرآن.»
این پژوهشگر مسائل سیاسی- اجتماعی در ادامه استدلالهای دینی در باب اصلاحات میگوید: امام موسی میفرمایند حق را اهلي است و باطل را اهلی پس اهل حق دست به دعا برمی دارند که خداوند به وسیله ما اهل بیت اصلاح مینماید و خداوند ما را همچون رحمتی برای پشتیبانی ناتوانان و تودههای مردم برانگیزد در این مطلب به روشنی اصلاحات مبتنی بر تفاهم دین مطرح شده است و به این نکته اشاره دارد که اصلاح طلبین اجتماعی باید محور و اساس اصلاحات را مکتب و ائمه دین قرار دهند زیرا تنها چنین اصلاحات و مصلحانی مورد نظر ائمه و حزب وفادار به آنها میباشند .مادامی که نظام جاهلی و حکومت طاغوت بر سر کار باشد خود آن نظام بزرگترین مفسده و مصدق منکرات و بزرگترین جهاد اصلاح گرانه سخن حقی است که به امام جابر گفته شود از این رو تمام نیروهای مومن باید در اصلاح ساختار این نظام سیاسی بکوشند چرا که انقلاب خود یک اصلاح بزرگ است و به نابود ریشه مفاسد نظام طاغوت میانجامد و آنگاه که حکومت بر سر کار آمد هرگونه اخلال و نقطه کور فساد است ؛ چه فسادهایی که در طول زمان بر اثر غفلت ها، سوء مدیریتی و تجاوزها و خطاها به وجود آمده همه باید شناسایی و اصلاح شود در قرآن کریم هرگونه رجعت به دوران جاهلیت، نفاق، سرپیچی از دستور رهبر جامعه اسلامی همکاری مخفیانه با دشمن، تضعیف جبهه خودی، اشاعه فحشاء و منکرات مفاسد اخلاقی، رباخواری، ایجاد ناامنی و امثال آنها را مصادیقی آشکار از فساد میباشد ی داند که نیازمند اصلاح اند و آن انقلاب اولیه و اصلاح گری باید در همه این زمینهها تداوم داشته باشد .
وی با اشاره به آنچه امروز در جامعه میگذرد در ادامه گفت: در شرایط امروز و کنونی ما رهبر معظم انقلاب خط و مشی کلی اصلاحات را آشکار ساخته و نمونهها و مصادیق روشن، مفید و کارآمد از اصلاحات اسلامی و قرآنی را ذکر نموده اند که جامه عمل پوشاندن به آنها بسیاری از معضلات را حل میکند و نظامی سالم پدید میآورد:
-احتیاج داريم که دستگاههای اداریمان مقرراتی داشته باشند که برای همه یکسان بوده و در آن تبعيض نباشد اگر بود نقطه فسادی است که باید اصلاح شودباید رشوه و ارتشا وجود نداشته باشد اگر بود فساد است و باید اصلاح شود
راههای کسب ثروت باید مشروع باشد که اگر کسانی از راه نامشروع کسب ثروت کردند این فساد است و باید اصلاح شود
-اگر کسانی از امتیازات بی جا استفاده کردند و ثروتهای بادآورده پیدا کردند و دیگران را به قیمت ثروتمند شدن خود فقیر کردند این فساد است و باید اصلاح شود اگر در جامعه امتیازات انحصاری بوجود آورند و همه نتوانستند از امتیازات و فرصتهای یکسان و برابر استفاده کنند این فساد است و باید اصلاح شود
اگر امنیت شغلی و ثبات مقررات نبود و اگر انساني میخواهد در جامعه کار کند دست و پایش را بشکنند و برای تلاش به او فرصت ندادند این فساد است و باید اصلاح شود.اگر در جامعه گرایش مصرفی روبه رشد است این فساد است
این پژوهشگر سیاسی و اجتماعی درباره وضع کنونی اقتصاد و جامعه نیز دیدگاه دیگری را مطرح میسازد و تاکید دارد : «اگر در تلاشهای اقتصادی دلالی به تولید ترجیح دارد این فساد است اگر مردم دچار بی انضباطی اند بخش مسئولان و بخشهای اداری دچار این حالت اند و انضباط اجتماعی نیست اینهم فساد است اگر در جوانان کمالات انسانی، شجاعت، صفا، صدق، نشاط، فعالیت و کار، رشد پیدا نمیکند این فساد است اگر سطح و معرفت و شعور عمومی در حد مطلوب نیست و اگر اعتیاد در جامعه است این فساد است اگر وظیفه شناسی در مسئولان نیست این هم فساد است.
اگر جرم و خیانت هست و دسترسی به قضاوت عادلانه نیست و اگر رسیدگیهاي قضایی طولانی میشود پروندهها مدتی میماند این فساد است باید آنرا اصلاح کرد باید از جرم و خیانت پیشگیری کرد تمام موارد که اشاره شد ابعاد و جنبههای اصلاحات را در بر میگیرد یعنی شامل اصلاحات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و امنیتی اداری و قضایی و ....این موارد هنگامی محقق میگردد که با برنامه ریزی و نظم، نظارت دقیق و تلاش علمی و پیگیری و بهره گیری از همه امکانات و اهرمها و ابزارهای اجرایی حکومت همراه باشد چرا که این اصلاحات با تعارف و این اصلاحات با قاطعیت و اقدام انجام میگیرد البته در مقابل مصادیق اصلاحات آمریکایی هم زیادند از جمله در بر داشتن حجاب، شکسته شدن مرزهای اخلاقی و برچیده شدن حکومت، قران و انطباق قوانین با اسلام که همه این به جای خود مفسده و تباهی آفرین هستند»
وی در ادامه میگوید علاوه بر اینکه قرآن اصلاح واقعی را (رفع گناه و منکرات) و مصلحان حقیقی را(انبیاء و اولیا و صلحا و آمران امر به معروف وناهیان ) معرفی میکند چهره هایی را هم معرفی میکند که ادعای اصلاح در زمین دارند و خود را مصلح قلمداد میکنند
صمدی افشار در پایان با اشاره به سیره قرآن در باب اصلاحات به این مهم اشاره میکند که قرآن کریم میفرماید که این ادعا کذب است و آنان مصلح نیستند بلکه عمل آنها فسادگری در زمین است در مورد منافقان آمده است که منافقان(بقره۱۲-۱۱)تنها ظاهر خود را اصلاح کرده و در درون همچنان دلی پر از کینه و عدالت نسبت به حق و جبهه توحید داشتند و به اصلاح نگرشی همخوان با تفکرات، باطل و امیال و اهداف ناسالم خود داشتند کارشان تبلیغ سو ء علیه نظام اسلامی و القای شبه در صحت دعوی وحی و نبوت و صحیح بودن دعوت به مبدا و معاد بود و نیز جنگ افروزی و فتنه انگیزی و پنهان داشتن کفر و آزار و انسانیت و مومنان قرآن در برابر منافقان که ادعای اصلاح دارند اسرارشان را افشا میکند و از درون تیره آنها پرده بر میدارد و آنها را مفسده میخواند و در جای دیگر از فساد در زمین و قطع رحم آنان سخن میگوید (محمد۲۲)از دین خداوند برای تفرقه بین مسلمانان و ترویج کفر استفاده میکنند و مسجد را سنگر مبارزه با خدا میسازند با این همه منافقان همیشه مدعي اصلاحند و عده ای جهت ایجاد تفرقه میان صفوف. مسئولین و ملت آنان را با پسوندهای مختلف مطرح با مخاطبانی برای اوصاف خوديافته وبه هدف شوم خود یعنی تفرقه اندازی در رسیدن به قدرت برسند آنان به مدعای دروغین خود سوگند هم یاد میکنند(توبه۱۰۷)اما کارشان جز فساد نیست.