«نگهبان شب» بهکارگردانی رضا میرکریمی که در برای اولینبار در جشنواره چهلم به اکران عمومی درآمده بود اینروزها میهمان سینماهاست و در جدول اکران قرارگرفته است.
نگهبان شب دوازدهمین اثر بلند «رضا میرکریمی» از همان اول برایمان یک غافلگیری به همراه داشت، نقش اول داستان رزومه آنچنانی ندارد و برای اهالی سینما چهره شناخته شدهای نیست. «تورج الوند» به جز بازی در این نقش در جشنواره چهل و یکم نیز با ایفای نقشی به یاد ماندنی در فیلم «اتاقک گلی» بهکارگردانی «محمد عسگری» توانسته بود نظر منتقدان را جلب کند و حتی کاندید بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز بشود. نگهبان شب در جشنواره چهلم توانسته بود در ٩ رشته نامزد سیمرغ بلورین شود و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
رضا میر کریمی کارگردان گزیده کاری که او را با آثاری همچون «خیلی دور خیلی نزدیک» ، «یه حبه قند»، «قصرشیرین» و «دختر» بیشتر به یاد میآوریم، اینبار به مانند اکثر سوژههایی که خانواده در آنها حرف اول را میزند، در نگهبان شب نیز، بنیان خانواده و مصائب ازدواج در خانوادههایی با ضعف مالی را نشانه گرفته و سعی کرده به آسیب شناسیِ این معضل در راستای یک درام خوش ساخت بپردازد. تورج الوند که در فیلم میرکریمی در نقش یک کارگر ساده، نگهبان شیفت شب یک کارگاه ساختمانی میشود از همان ابتدا به مخاطب این حس را القا میکند که قرار است یک بازی خوب و قابلقبول از آن ببیند. با اینکه برای اولینبار تورج الوند در فیلم یک کارگردان صاحبنام بهکار گرفته شده ولی بهدرستی و با مهارت خاصی توانسته از پس کار بر بیاید و مخاطب را راضی نگه دارد.
روایت فیلم نگهبان شب سرراست و مستقیم است و میتوان گفت که تمامی عناصر فیلم ازجمله بازیگران، طراحی صحنه و حتی موسیقی در خدمت فیلم هستند و بیراهه نمیروند اما در چند صحنه میرکریمی با وارد کردن خرده روایتهای بیمورد ازجمله بحث انتخابات مجلس و رایگیری که حتی حذف این سکانسها هیچ لطمهای به بدنه فیلم وارد نمیکرد، کمی مخاطب را سردرگم میکند. ولی زمان دربرگیری این سکانسها در حدی است که با کمی اغماض میتوان از کنارش گذشت و از باقی روند فیلم لذت کافی را برد.
لاله مرزبان که شاید کمتر او را در سینمای ایران بشناسیم با بازی بینقص اش در نگهبان شب توانسته نقشش را به کمال برساند و در مخاطب حس همزاد پنداری را بر انگیزد. مرزبان نقش دختری را ایفا میکند که به کمشنوایی مبتلاست و بهشدت از عدم اعتمادبهنفس رنج میبرد. بیشک بازی در این نقش و اکران عمومی این فیلم در سینماها میتواند مرزبان را بیشازپیش به سینمای ایران معرفی کند.گفتنی است ترکیب ناپخته تورج الوند با لالهمرزبان برای تکامل نیاز به یک بازیگر با تجربه داشت و چه کسی بهتر از محسن کیایی. محسن کیایی که برای اهالی سینما و همچنین مخاطبان آن، نامِ آشنایی بهحساب میآید و با بازی در نقشهای جدی و حتی کمدی حساب خود را پس داده و توانسته در هر نقشی خوش بدرخشد، با اضافه شدن به ترکیب ناپخته توانسته توازن صحنه و فیلم را از لحاظ تجربه برقرار کند.
نقش محسن کیایی در نگهبان شب رضا میرکریمی چیز جدیدی نیست و فقط در مسیر تکامل فیلم به ایفای نقش میپردازد انتخاب میرکریمی برای استفاده از محسن کیایی بهشدت هوشمندانه بوده است همانطور که مشخص است فیلم میرکریمی از ترکیب بازیگران تازهکار تشکیل شده به همین خاطر انتخاب بازیگر کارکشته و شناخته شدهای مانند کیایی هم در روند تکامل فیلم و هم در فروش بیشتر در گیشه میتواند به نگهبان شب کمک بزرگی بکند.
نگهبان شب پیچیدگی خاصی ندارد و از همان ابتدای فیلم سعی دارد ذهن مخاطب را آماده یک روایت خطی بکند فیلم با ریتم مناسبی پیش میرود و قصد ندارد که مخاطب را سردرگم و شاید اذیت کند. روایتی شیرین از یک فقر شریف که تا پایان نیز بیننده درگیر داستان و البته بازی خوب بازیگران است.
یکی از نکات نگهبان شب این است که برخلاف رویه فیلمسازی اخیر در سینمای ایران که پایانبندی فیلم را بر عهده مخاطب میگذارند و سعی دارند فیلم را با پایان باز به خورد مخاطب دهند فیلم میرکریمی آغاز و پایان مشخصی دارد. به این معنا که میرکریمی ابتدای فیلم، کتاب را باز میکند تدریس میکند آموزش میدهد امتحان میگیرد و در آخر کتاب را میبندد و کلاس را تعطیل میکند یعنی مخاطب عام هم که پای فیلم بنشیند میتواند در پایان یک نتیجهگیری درست از فیلم داشته باشد.
فیلم نگهبان شب علاوه بر مسیر مشخص و فیلمنامه منسجم در انتخاب بازیگرهای فرعی هم بسیار خوب عمل کرده و به نحوی که کاراکتر دایی در فیلم به خوبی توانسته اثر خود را به روی روند داستان بگذارد و مخاطب را راضی نگه دارد. دایی که در این فیلم پدر لاله مرزبان است با بازی خوب خودش سعی در به تکامل رساندن نقش رسول (تورج الوند) را دارد و با تجربه زیادی که این کاراکتر در تئاتر داشته به این مهم دست پیدا میکند و نقش رسول را به تکامل میرساند و آن را برای مخاطب باورپذیرتر میکند.
کلام آخر؛ فیلم میرکریمی بهاصطلاح دمدستی و زنگ تفریح نیست و میتواند با حمایت درست یکی از پر فروشهای گیشه باید. میرکریمی که قبل از این چندین و چند جایزه داخلی و بینالمللی را برده است هربار و با فاصله چندینساله با ساخت فیلمهایی که امضای خودش را دارد سعی میکند مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهد.
علی کلانتری
نگهبان شب دوازدهمین اثر بلند «رضا میرکریمی» از همان اول برایمان یک غافلگیری به همراه داشت، نقش اول داستان رزومه آنچنانی ندارد و برای اهالی سینما چهره شناخته شدهای نیست. «تورج الوند» به جز بازی در این نقش در جشنواره چهل و یکم نیز با ایفای نقشی به یاد ماندنی در فیلم «اتاقک گلی» بهکارگردانی «محمد عسگری» توانسته بود نظر منتقدان را جلب کند و حتی کاندید بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز بشود. نگهبان شب در جشنواره چهلم توانسته بود در ٩ رشته نامزد سیمرغ بلورین شود و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
رضا میر کریمی کارگردان گزیده کاری که او را با آثاری همچون «خیلی دور خیلی نزدیک» ، «یه حبه قند»، «قصرشیرین» و «دختر» بیشتر به یاد میآوریم، اینبار به مانند اکثر سوژههایی که خانواده در آنها حرف اول را میزند، در نگهبان شب نیز، بنیان خانواده و مصائب ازدواج در خانوادههایی با ضعف مالی را نشانه گرفته و سعی کرده به آسیب شناسیِ این معضل در راستای یک درام خوش ساخت بپردازد. تورج الوند که در فیلم میرکریمی در نقش یک کارگر ساده، نگهبان شیفت شب یک کارگاه ساختمانی میشود از همان ابتدا به مخاطب این حس را القا میکند که قرار است یک بازی خوب و قابلقبول از آن ببیند. با اینکه برای اولینبار تورج الوند در فیلم یک کارگردان صاحبنام بهکار گرفته شده ولی بهدرستی و با مهارت خاصی توانسته از پس کار بر بیاید و مخاطب را راضی نگه دارد.
روایت فیلم نگهبان شب سرراست و مستقیم است و میتوان گفت که تمامی عناصر فیلم ازجمله بازیگران، طراحی صحنه و حتی موسیقی در خدمت فیلم هستند و بیراهه نمیروند اما در چند صحنه میرکریمی با وارد کردن خرده روایتهای بیمورد ازجمله بحث انتخابات مجلس و رایگیری که حتی حذف این سکانسها هیچ لطمهای به بدنه فیلم وارد نمیکرد، کمی مخاطب را سردرگم میکند. ولی زمان دربرگیری این سکانسها در حدی است که با کمی اغماض میتوان از کنارش گذشت و از باقی روند فیلم لذت کافی را برد.
لاله مرزبان که شاید کمتر او را در سینمای ایران بشناسیم با بازی بینقص اش در نگهبان شب توانسته نقشش را به کمال برساند و در مخاطب حس همزاد پنداری را بر انگیزد. مرزبان نقش دختری را ایفا میکند که به کمشنوایی مبتلاست و بهشدت از عدم اعتمادبهنفس رنج میبرد. بیشک بازی در این نقش و اکران عمومی این فیلم در سینماها میتواند مرزبان را بیشازپیش به سینمای ایران معرفی کند.گفتنی است ترکیب ناپخته تورج الوند با لالهمرزبان برای تکامل نیاز به یک بازیگر با تجربه داشت و چه کسی بهتر از محسن کیایی. محسن کیایی که برای اهالی سینما و همچنین مخاطبان آن، نامِ آشنایی بهحساب میآید و با بازی در نقشهای جدی و حتی کمدی حساب خود را پس داده و توانسته در هر نقشی خوش بدرخشد، با اضافه شدن به ترکیب ناپخته توانسته توازن صحنه و فیلم را از لحاظ تجربه برقرار کند.
نقش محسن کیایی در نگهبان شب رضا میرکریمی چیز جدیدی نیست و فقط در مسیر تکامل فیلم به ایفای نقش میپردازد انتخاب میرکریمی برای استفاده از محسن کیایی بهشدت هوشمندانه بوده است همانطور که مشخص است فیلم میرکریمی از ترکیب بازیگران تازهکار تشکیل شده به همین خاطر انتخاب بازیگر کارکشته و شناخته شدهای مانند کیایی هم در روند تکامل فیلم و هم در فروش بیشتر در گیشه میتواند به نگهبان شب کمک بزرگی بکند.
نگهبان شب پیچیدگی خاصی ندارد و از همان ابتدای فیلم سعی دارد ذهن مخاطب را آماده یک روایت خطی بکند فیلم با ریتم مناسبی پیش میرود و قصد ندارد که مخاطب را سردرگم و شاید اذیت کند. روایتی شیرین از یک فقر شریف که تا پایان نیز بیننده درگیر داستان و البته بازی خوب بازیگران است.
یکی از نکات نگهبان شب این است که برخلاف رویه فیلمسازی اخیر در سینمای ایران که پایانبندی فیلم را بر عهده مخاطب میگذارند و سعی دارند فیلم را با پایان باز به خورد مخاطب دهند فیلم میرکریمی آغاز و پایان مشخصی دارد. به این معنا که میرکریمی ابتدای فیلم، کتاب را باز میکند تدریس میکند آموزش میدهد امتحان میگیرد و در آخر کتاب را میبندد و کلاس را تعطیل میکند یعنی مخاطب عام هم که پای فیلم بنشیند میتواند در پایان یک نتیجهگیری درست از فیلم داشته باشد.
فیلم نگهبان شب علاوه بر مسیر مشخص و فیلمنامه منسجم در انتخاب بازیگرهای فرعی هم بسیار خوب عمل کرده و به نحوی که کاراکتر دایی در فیلم به خوبی توانسته اثر خود را به روی روند داستان بگذارد و مخاطب را راضی نگه دارد. دایی که در این فیلم پدر لاله مرزبان است با بازی خوب خودش سعی در به تکامل رساندن نقش رسول (تورج الوند) را دارد و با تجربه زیادی که این کاراکتر در تئاتر داشته به این مهم دست پیدا میکند و نقش رسول را به تکامل میرساند و آن را برای مخاطب باورپذیرتر میکند.
کلام آخر؛ فیلم میرکریمی بهاصطلاح دمدستی و زنگ تفریح نیست و میتواند با حمایت درست یکی از پر فروشهای گیشه باید. میرکریمی که قبل از این چندین و چند جایزه داخلی و بینالمللی را برده است هربار و با فاصله چندینساله با ساخت فیلمهایی که امضای خودش را دارد سعی میکند مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهد.
علی کلانتری