ملت فلسطین بیش از پنج ماه است که زیر آتش توهش صهیونیستی و غربی، سختترین شرایط را در غزه سپری میکند در حالی که همچنان حاضر به تسلیم شدن نبوده و راهکارهای این رژیم را با شکست مواجه کرده است. در این میان با شدت گرفتن اعتراضات جهانی درباره حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی، در ادعایی بشر دوستانه سران کاخ سفید و اروپا ادعای راه اندازی کریدور انسانی در سواحل غزه را مطرح کرده اند.
آمریکاییها در حالی تمام تسلیحات را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دادهاند که عملا پس از 5 ماه به هیچ هدفی دست نیافتهاند. در این میان طرح ادعای ایجاد کریدور امداد رسانی در سواحل میتواند ترفندی باشد برای حضور مستقیم نظامی و شبه نظامی آمریکا در جنگ غزه در حالی که از حربه غذا به عنوان سلاحی برای اعمال فشار سیاسی بر حماس بهره می گیرند. این کریدور زمینه سازی برای توجیه دخالت گستردهتر در غزه است در حالی که بار مسئولیت نسل کشی و فاجعه انسانی نیز از دوش رژیم صهیونیستی برداشته شده و غرب مدعی محوریت امدادرسانی میشود در حالی که رژیم صهیونیستی نیز با خیالی آسوده به کشتارها ادامه میدهد. مشابه این رویکرد را در بالکان و جنگ بوسنی در دهه 1990 می توان مشاهده کرد که ناتو به عنوان نیروی حافظ صلح و امدادرسانی به منطقه وارد شد حال آنکه نتیجه این حضور، کشتار بیشتر سربرنیتساییها توسط ارتش صرب و حتی نظامیان غربی بود.
نکته دیگر آنکه غربیها در همراهی با صهیونیستها به دنبال حذف آنروا به عنوان محور امدادرسانی جهانی به غزه هستند چنانکه اخیرا رژیم صهیونیستی به بهانه همدستی نیروهای آنروا با حماس، فعالیت آنها را منع و آمریکا و اروپا نیز حمایت از این ساختار امداد رسان جهانی را تعلیق کردند. غرب هر چند که در ظاهر ادعا می کند که رویکردی انسانی به جهان دارد اما در عمل اقتصاد و تحریم را ابزار فشار بر کشورها می بیند چنانکه نمود این رفتارها را در قبال افغانستان و سوریه میتوان مشاهده کرد که غربیها عملا هیچ تعهدی را اجرا نکرده و زمینه ساز گرسنگی میلیونها نفر شدهاند. اکنون نیز در فلسطین در اصل غرب به دنبال حذف بزرگـترین و تنها تامین کننده نیازهای غذایی و دارویی و بهداشتی غزه است که نتیجه آن نیز تشدید محاصره و تحریم غزه است. البته ایجاد پایگاه دریایی در سوال غزه بی ارتباط با شکستهای غرب در برابر یمن نمیباشد چنانکه آنها با ادعای ساخت کریدور دریایی به دنبال فشار بیشتر جهانی بر یمن هستند چنانکه اخیرا ادعای اخلال در کابلهای زیر دریای سرخ را نیز مطرح کردهاند.
آمریکاییها در حالی تمام تسلیحات را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دادهاند که عملا پس از 5 ماه به هیچ هدفی دست نیافتهاند. در این میان طرح ادعای ایجاد کریدور امداد رسانی در سواحل میتواند ترفندی باشد برای حضور مستقیم نظامی و شبه نظامی آمریکا در جنگ غزه در حالی که از حربه غذا به عنوان سلاحی برای اعمال فشار سیاسی بر حماس بهره می گیرند. این کریدور زمینه سازی برای توجیه دخالت گستردهتر در غزه است در حالی که بار مسئولیت نسل کشی و فاجعه انسانی نیز از دوش رژیم صهیونیستی برداشته شده و غرب مدعی محوریت امدادرسانی میشود در حالی که رژیم صهیونیستی نیز با خیالی آسوده به کشتارها ادامه میدهد. مشابه این رویکرد را در بالکان و جنگ بوسنی در دهه 1990 می توان مشاهده کرد که ناتو به عنوان نیروی حافظ صلح و امدادرسانی به منطقه وارد شد حال آنکه نتیجه این حضور، کشتار بیشتر سربرنیتساییها توسط ارتش صرب و حتی نظامیان غربی بود.
نکته دیگر آنکه غربیها در همراهی با صهیونیستها به دنبال حذف آنروا به عنوان محور امدادرسانی جهانی به غزه هستند چنانکه اخیرا رژیم صهیونیستی به بهانه همدستی نیروهای آنروا با حماس، فعالیت آنها را منع و آمریکا و اروپا نیز حمایت از این ساختار امداد رسان جهانی را تعلیق کردند. غرب هر چند که در ظاهر ادعا می کند که رویکردی انسانی به جهان دارد اما در عمل اقتصاد و تحریم را ابزار فشار بر کشورها می بیند چنانکه نمود این رفتارها را در قبال افغانستان و سوریه میتوان مشاهده کرد که غربیها عملا هیچ تعهدی را اجرا نکرده و زمینه ساز گرسنگی میلیونها نفر شدهاند. اکنون نیز در فلسطین در اصل غرب به دنبال حذف بزرگـترین و تنها تامین کننده نیازهای غذایی و دارویی و بهداشتی غزه است که نتیجه آن نیز تشدید محاصره و تحریم غزه است. البته ایجاد پایگاه دریایی در سوال غزه بی ارتباط با شکستهای غرب در برابر یمن نمیباشد چنانکه آنها با ادعای ساخت کریدور دریایی به دنبال فشار بیشتر جهانی بر یمن هستند چنانکه اخیرا ادعای اخلال در کابلهای زیر دریای سرخ را نیز مطرح کردهاند.
فرامرز اصغری