جمعه ۸ تير ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۳
کد مطلب : 129925
کارگران و کارمندان دِل ندارند؟

حذفِ قشر متوسط جامعه از سالن‌های کنسرت!

حذفِ قشر متوسط جامعه از سالن‌های کنسرت!
چند صباحی است سایت های فروش بلیط کنسرت و اجراهای زنده از کاربران قشر کارگر و کارمند و عاری شده و بلیط ها فقط به قشر متوسط رو به بالا می رسد.
در شرایطی که اوضاع اقتصادی و میران دریافتی ماهانه اکثریت خانواده های ایرانی عددی زیرِ 13 میلیون است و همین مقدار هم کفاف زندگی و خرج های روزانه را نمی دهد، قطعا تفریحی با عنوان کنسرت و اجراهای زنده دیگر در سید خانوار جایی ندارد.
در شرایطی که کارگر ساده در ماه عددی میان 10 تا 12 میلیون درآمد دارد و از قضا مستاجر نیز هست و باید چیزی حدود 4 تا 8 میلیون اجاره خانه پرداخت کند و همچنین به خرج خورد و خوراک و پوشاک و پزشک احتمالی نیز برسد، رفتن به کنسرت و گذران وقت رد سالن های اجرا نمی تواند گزینه مناسبی برای چنین خانواده ای باشد. به همین خاطر چند ماه یا شاید یکسال اخیر بلیط کنسرت به یکی از کالاها و یا خدمات لوکس تبدیل شده و از دسترس بسیاری از مردم خارج شده است. با نگاهی اجمالی به سایت های فروش بلیط کنسرت خواننده های سنتی و پاپ می توان متوجه شد که حتی صندلی های آخر هر سالن نیز دیگر برای قشر متوسط رو به پایین جامعه صرفه اقتصادی ندارد. در یکی از کنسرت هایی که قرار است در روزهای آتی در سالن برج میلاد تهران برگزار شود، هزینه خرید یک بلیط آنهم در بالکن سالن و جایی که تنها خواننده از نمایشگرها قابل رویت است به علاوه مبلغ مالیات بر ارزش افزوده، چیزی حدود 300 هزار تومان است. این بدان معنی است که یک خانواده چهار نفره برای حضور در کنسرتی که حتی خواننده از دید آنها مخفی است باید چیزی حدود یک میلیون و دویست هزار تومان هزینه کنند.
حال اگر همین خانواده قصد داشته باشند از طبقه دوم خواننده را ببیند باید نفری 430 هزار تومان به علاوه مالیات بر ارزش افزوده برای خرید بلیط هزینه کنند، یعنی یک میلیون و هفتصد و بیست هزار تومان از سبد خانوار باید به این چهار بلیط طبقه دوم اختصاص پیدا کند.
اگر در نظر بگیریم که این خانواده قصد داشته باشند که بهترین جای سالن را برای یک شب به یاد ماندنی انتخاب کنند باید در وسط سالن و صندلی های جلوی سن ، چهار صندلی رزرو کنند. قیمت بلیط در این قسمت از سالن، برای هر نفر 950 هزار تومان است، یعنی به عبارتی قیمت بلیط یک خانواده عددی معادل سه میلیون و هشتصد هزار تومان خواهد شد که قطعا پرداخت این عدد برای خانواده ای که نهایتا درآمد ماهیانه 15 میلیون تومانی دارند، می تواند در ادامه ماه آن ها را دچار چالش جدی بکند.
جالب ماجرا اینجاست که سانس و تایم شروع کنسرت ها همواره با زمان صرف شام یکی است، یعنی یا قبل یا بعد از کنسرت معمولا خانواده ها برای یک شب اقدام به خرید غذا از رستوران های اطراف سالن کنسرت می کنند. با نگاهی گذرا به قیمت های رستوران های اطراف سالن های کنسرت اصلی شهر تهران یعنی برج میلاد، سالن میلاد، وزارت کشور و هتل اسپیناس پالاس قطعا به نتایج عجیبی خواهید رسید. به عنوان مثال قیمت یک پرس جوجه در رستورانی اطراف محله هتل اسپیناس پالاس یعنی غرب تهران از 180 تا 390 هزار تومان متغیر است. یا قیمت یک پیتزا در کمترین حالت 300 و در بیشترین حالت تا 500 هزار تومان نیز به فروش می رسد. اگر همین خانواده قصد داشته باشند یک وعده غذای ایرانی در رستوران قبل یا بعد از کنسرت میل کنند باید حداقل 800 و حداکثر یک میلیون و هفتصد هزار تومان بپردازند و اگر قصد داشته باشند که از فست فود و پیتزا برای تفریح یک شب خود لذت ببرند باید حداقل یک میلیون و دویست و حداکثر دو میلیون تومان از هزینه های سبد خانوار را به آن اختصاص بدهند.
شاید اعدادی که در بالا به آن اشاره شد برای خانواده هایی که درآمد ماهیانه آنها از پنجاه میلیون تومان عبور می کند کمی خنده دار به نظر برسد، ولی باید اقرار کنیم که این هزینه ها برای یک شب می تواند یک خانواده کارمند ساده و کارگر را برای یک ماه تمام فلج کند و شاید حتی فجیع تر از این، چندین ماه خانواده را برای جبران این هزینه کرد ها عقب بیندازد.
طرح این مباحث شاید برای عده ای ناخوشایند باشد و حتی عده ای پا را فراتر بگذارند و آن را مو از ماست کشیدن و حتی سیاه نمایی تلقی کنند ولی این گونه نیست! موضوعی که مطرح شد، واقعیتی است که هم اکنون در کف جامعه رواج دارد و عده زیادی با آن دست و پنجه نرم می کنند. شاید رفتن به کنسرت برای پدر خانواده که سن و سالی از آن گذشته زیاد معنا و مفهوم نداشته باشد ولی برای فرزندی که روز و شب خود را در فضای مجازی و تلفن همراه می گذراند و با صدای این خواننده ها بزرگ شده و خاطره سازی کرده، قطعا مهم است و همین امر باعث می شود که از سرپرست خانواده درخواست کند که شبی را به این تفریح بگذرانند.
روز به روز با بدتر شدن اوضاع اقتصادی خانوار، از تعداد تفریح های هفتگی و ماهانه خانوار نیز کاسته شده است. شاید تا یک الی دو سال پیش زمانی که گرانترین بلیط در بهترین جایگاه دویست هزار تومان بود می شد حداکثر ماهی یکبار با درآمد آن روزها بلیط اجرای زنده را خریداری کرد ولی الان این گونه نیست. حذف کنسرت و در آینده ای نزدیک تئاتر و باقی ماندن سینما به عنوان تنها گزینه سبد فرهنگی خانوار می تواند زنگ خطری برای کمرنگ شدن فعالیت های فرهنگی در جامعه باشد.
قطعا در جامعه‌ای که فعالیت‌های فرهنگی با قیمتی عادلانه در دسترس همه مردم باشد، می‌توان به آینده آن کشور امیدوار بود ولی نمودار قیمت برنامه‌های فرهنگی هنری در کشور ما همواره در سال های اخیر شیب صعوی داشته و هر سال با بالاتر رفتن تورم یکی از فعالیت ها از سبد خانوار حذف شده است.
حذف قشر متوسط و متوسط رو به پایین از برخی فعالیت های فرهنگی به واسطه افزایش تورم و عدم تناسب حقوق با خرجکرد ماهیانه معضل مهمی است که باید هرچه زودتر و به قید فوریت به آن رسیدگی شود . حال که در آینده ای نه چندان دور شاهد روی کار آمدن دولت جدید خواهیم بود، امیدواریم که این مهم خیلی زود در دست اقدام قرار بگیرد تا رفتن به یک کنسرت، برای خیلی ها آرزو نشود.

علی کلانتری
https://siasatrooz.ir/vdcf01dytw6d01a.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی