این روزها بحث دادگاه اکبر طبری داغ است، به گونهای که هر روز افشاگریهای تازهای از این شخصیت که زمانی یکی از مسئولین در قوه قضاییه بوده منتشر میشود، اما پرسش اساسی این است که چنین فردی با آن پیشینه چگونه وارد دستگاه قضا شده و ۲۰ سال را به گفته خود خدمت صادقانه کرده است؟!
در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بودند افرادی که با سابقه عضویت در سازمانهای ضد انقلابی، مانند سازمان منافقین در اوایل انقلاب به نهادها و دستگاههای حاکمیتی و انقلابی نفوذ کرده و دست به خرابکاری و ترور زدهاند. مهمترین پروندههایی که در زمینه ترور وجود دارد، نفوذ عوامل سازمان تروریستی و ضد انقلاب منافقین به نخست وزیری و حزب جمهوری اسلامی بود که باعث به شهادت رسیدن شهیدان رجایی و باهنر، بهشتی و دیگر شخصیتهای نظام در انفجار دفتر مرکزی حزب بود.
انقلاب اسلامی ایران در اوایل عمر خود، افراد و شخصیتهایی را از دست داد که نبود آنها اکنون به شدت احساس میشود، که اگر آن شخصیتهای تأثیرگذار در طول ۴۱ سال عمر انقلاب حاضر بودند، قطعاً تأثیرات مثبتی بر روند اداره انقلاب و کشور داشتند، اما متأسفانه، نفوذ عوامل سازمان منافقین، انقلاب و مردم را محروم از خدمات آنها کرد. با این وجود و با گذشت ۴۱ سال از انقلاب اسلامی، عوامل نفوذی همچنان در برخی دستگاهها و سازمانها حضور دارند و به اقدامات تخریبی خود ادامه میدهند و هر از گاهی پرده از چهره آنها برداشته میشود و خود را نمایان میکنند و یا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آنها را شناسایی کرده و دستگیر میکنند.
اکبر طبری معاون اجرایی حوزه ریاست قوه قضاییه سابق، نمونه تازهای از این نفوذ است که دیرهنگام شناسایی و دستگیر شد، او به غیر از مسئولیتهایی که پیش از ورود به دستگاه قضا داشت، ۲۰ سال را در قوه قضاییه گذرانده و در این ۲۰ سال اقداماتی انجام داده که به تازگی مسئولین ذیربط متوجه فعالیتهای مخرب او و تیمی که طبری آن را در این دستگاه تشکیل داده بود، شدند. گرچه پیش از این افراد و شخصیتهایی، افشاگریهایی از اقدامات اکبر طبری کرده بودند، علیرضا زاکانی نماینده مجلس شورای اسلامی، پیش از این و در زمان ریاست آیت الله آملی لاریجانی در دستگاه قضا، درباره طبری افشاگری کرده بود اما متأسفانه نه تنها به این افشاگریها توجهی نشده بود، بلکه با پاسخهای تندی هم روبرو شده بود. فردی که در اوایل انقلاب به اتهام و جرم عضویت و فعالیت در سازمان منافقین دستگیر و به زندان محکوم میشود، چرا مسئولیتهای مهم دولتی را به دست میآورد؟ حتی اگر او جزو توابین گروه تروریستی منافقین هم بود، اصول امنیتی این اجازه را نمیدهد که چنین فردی، سلسله مراتب را طی کند و حتی در حوزه ریاست قوه قضاییه نیز مسئولیت مهمی را برعهده بگیرد و در آنجا نفوذ پیدا کند. هسته گزینش در این مقوله، وظیفه حساس و سنگینی برعهده دارد، هستند افرادی که در مرحله گزینش به خاطر برخی مسائل نمیتوانند در یک سازمان و نهادی استخدام شوند و چه بسا این افراد صلاحیت بیشتری از فردی چون طبری داشته باشند. با این وجود، نکته مهم ماجرای پرونده اکبر طبری، که میتوان او را یک عامل نفوذی در بدنه نهاد قوه قضاییه دانست این است که این فرد، باسابقه عضویت در سازمان منافقین، دستگیری و زندان، آیا زمینه و فرصت اقدامات دیگری را مانند اقدام ترور نداشته است؟ گرچه او در این مدت ۲۰ ساله تمرکز خود را بر روی زد و بندهای اقتصادی تنظیم کرده بود، اما در پرونده او و بنابر اظهارات دادستان دخالت مستقیم در برخی پروندهها و تبرئه محکومین اقتصادی هم وجود دارد.
روشن است که برای ورود فردی چون اکبر طبری به دستگاه قضا، آن هم حوزه ریاست، سفارشهایی شده است تا او پذیرفته شود، قطعاً باید دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در نهادها و سازمانهای کشور یک بازنگری و بررسی دقیق از مسئولین و مسئولیتها داشته باشند، چه بسا نمونههایی همچون اکبر طبری در پستها و جایگاههای حساس نفوذ دارند که باید تسویه شوند. خطر اینگونه افراد نفوذی برای انقلاب، نظام اسلامی، مردم و کشور کمتر از خطر دشمنانی که رو در رو قرار دارند نیست چه بسا بیشتر هم باشد.
نویسنده: محمد صفری