مذاکره درباره آنچه رسیدن به راهکاری برای تحقق اهداف برجام عنوان میشود، میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۴ سه شنبه در وین برگزار شد. البته این نشست برخلاف نشستهای سه سال اخیر یک تفاوت داشت و آن حضور تیم آمریکایی در وین بود که البته نقشی در مذاکرات نداشته و چنانکه تیم مذاکره کننده تاکید کرده مذاکرهای مستقیم و غیر مستقیم میان ایران و آمریکا صورت نگرفته است. طرفین در حالی بر ادامه مذاکرات تاکید دارند که در باب آن چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه بازی غرب همواره بر اصل بازی با زمان استوار بوده است که با حربه مذاکره برای مذاکره صورت می گیرد. طولانی شدن مذاکرات یعنی شرطی کردن اقتصاد که نوعی خود تحریمی را به همراه دارد که در گام بعدی خطر فرسودگی قدرت چانهزنی ایران در برابر مطالبات طرف مقابل را به همراه دارد. بر این اساس اصل اول نه تاکید بر لغو تحریمها که تاکید بر تحقق این مهم در کوتاهترین بازه زمانی است. نکته مهم آنکه غرب تلاش دارد تا مذاکرات را به انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه گره زند، بگونهای که مولفه لغو تحریمها را به چارچوب تبلیغات انتخابات وارد سازد. این امر از یک سو فرصت فضاسازی رسانهای برای القاء وادادگی جناحهای سیاسی ایران در برابر آمریکا را برای غرب فراهم میسازد و از سوی دیگر انحراف در انتخاب مردم را دنبال میکند.
انتخابات صحیح بر اساس اصل فرد جهادی و انقلابی برای رفع مشکلات کشور است حال آنکه آمریکا به دنبال تبدیل آن به معیار انتخاب مذاکره کننده با آمریکا برای آنچه رفع تحریمها نامیده میشود، است. سناریویی که در دورههای اخیر نیز تکرار شده که حاصل آن هشت سال وضعیت نابسامان و مدیریت ضعیف از جمله در حوزه اقتصادی حاکم شده بر کشور است. بر این اساس اگر مذاکره در کوتاه ترین زمان به نتیجه مطلوب نرسد لغو مذاکرات امری ضروری برای جلوگیری از فتنه انتخاباتی آمریکاست که خود نوعی اقدام برای خنثی سازی
تحریمهاست.
دوم آنکه این امر باید مورد توجه باشد که تحریمها و دشمنی علیه ایران نه صرفا در سه سال ریاست جمهوری ترامپ بلکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز صورت گرفته و هرگز تفاوتی میان مقامات آمریکایی وجود ندارد. نسبت دادن تحریمها به دوران ترامپ آدرس غلط دادن به مردم و بزک کردن چهره آمریکاست حال آنکه بایدن در دوران اوباما نیز بر مسند قدرت بود که شدیدترین تحریمها را علیه ایران اعمال و حتی حاضر به اجرای تعهدات برجامی نشد و حتی تحریمهای ۱۰ ساله ایران پس از امضای برجام توسط آنها امضا شد.
نکته آنکه بایدن مانند ترامپ بر اصل فشار بر ایران تاکید دارد، تفاوت آنها در واژههاست چنانکه ترامپ میگوید فشار حداکثری و بایدن از فشار هوشمندانه میگوید. لذا بزک کردن چهره آمریکا برای توجیه مذاکره و نرمش در برابر آن امری خلاف منافع ملی بوده حال آنکه واقعیت آمریکا آن است که بایدن نیز به اندازه ترامپ برای ایران خطرناک است.
سوم آنکه درخواست آمریکا برای مذاکره با ایران به دلیل رویکرد مقاومت فعالی است که از سوی جمهوری اسلامی و ملت صورت گرفته است. از یک سو ملت ایران همچون گذشته با تمام سختیها در برابر مشکلات اقتصادی ایستاده است و در یک سال اخیر نیز کادر بهداشت و درمان جهادی بزرگ برای تکمیل این ایستادگی داشته اند که جای قدردانی فراوان دارد. از سوی دیگر اقدامات جمهوری اسلامی مبنی بر مصوبه مجلس در راهبرد لغو تحریمها که به غنی سازی ۲۰ درصد و لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی منجر شد، زمینه ساز عقب نشینی آمریکا و اروپا بوده است. حقیقت آن است که نتیجه مذاکرات و دل خوش کردن به برجام در کنار استمرار تحریمها، ایجاد توهم کارآمدی تحریمها در میان مقامات غربی بود که سیاستهای ترامپ برگرفته از آن بوده است.
بر این اساس، راهکار تسلیم سازی آمریکا برای لغو تحریمها نه مذاکره بلکه استمرار مقاومت است و نباید با آدرس غلط کارآمدی مذاکره، مقاومت ملت و جمهوری اسلامی را کم رنگ و توهم دلبستگی ایران به مذاکره را در طرف مقابل ایجاد کرد.
به هر تقدیر در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که زمانبر ساختن مذاکرات، فرصتسازی برای آمریکا جهت گره زدن مذاکرات و لغو تحریمها به انتخابات ایران، بزک کردن چهره دولت جدید آمریکا با نسبت دادن تحریمها به سه سال ریاست جمهوری ترامپ به امید خوش آیند طرفهای غربی، نادیده گرفتن مقاومت ملت و نظام و نسبت دادن دستاوردها به مذاکره، تماما آدرسهای نادرستی که دستاوردی برای کشور ندارد حال آنکه راهکار خروج از چالشها، تعیین زمان کوتاه مدت برای مذاکرات تا پیش از خرداد ماه و در پیش گرفتن مدیریت جهادی و انقلابی با تکیه بر داشتههای داخلی به جای چشم داشت به لغو تحریمها و خارج از کشور است. روندی که حلقه تکمیلی آن انتخابی جهادی و انقلابی در انتخابات پیش روست که کارنامه موفق چنین تفکر و خط مشی را در توان دفاعی کشور و دستاوردهای ساختار بهداشت و درمان کشور در مقابله با کرونا میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: قاسم غفوری