تعزیه یا شبیهخوانی تنها نمایش مذهبی - ایرانی است که ریشه در کهن الگوهایی مانند «سوگ سیاوش» و فراتر از آن «جنگ مهر با دیو سیاهی اپوش» را در جوهره خود دارد. جدال بین «خیر و شر»، «اشقیا با اولیا» و راه بستن بر «امام حسین (ع) و 72 تن از یارانش» و به اسارت گرفتن خاندانش، موضوع اصلی تعزیه را شکل میدهد. اما آنچه حائز اهمیت است شیوه اجرایی آن است که به واسطه ارکان و عناصر بسیار ساده در هر لحظه با تاثیر و تاثر بر یکدیگر «فضای نمایشی» را خلق میکند که منجر به انفجار رمزها و نشانهها میشود.
تعزیه بهعنوان اجرایی معنوی، برآمده از اعتقادات ایرانیان شیعه به واقعه کربلا و رخدادهای مرتبط با آن است که دارای ریشه در گذشته سرزمین ماست. تعزیهخوانی خارج از حوزه نفوذ دستگاه رسمی و مذهبی و بدون برنامهریزی برای ایجاد و براساس روایتهای شفاهی توده مردم به وجود آمده است.
بخشهای مختلف تعزیه شامل: مجلس یا دستگاه میباشد که مجالس هم چند بخش دارد؛ الف. پیشخوانی: همان ورود گروه تعزیه به صحنه است. ب. پیشواقعه: قصهای جانبی که با مجلس اصلی در ارتباط است. ج. واقعه: بدنه اصلی تعزیه است.
شبیهخوان یا بازیگران، موافقخوان یا مظلومخوان که موافقخوانها هم به چند گروه تقسیم میشوند؛ الف: امامخوان، ب. شهادتخوان، ج. بچهخوان، د. حرخوان، ه. زنانهخوان.
مخالفخوان یا اشقیاخوان که مخالفخوانها به چند گروه تقسیم میشوند؛ الف. شمرخوان، ب. تختخوان، ج. نعش.
معین البکا یا کارگردان، نسخه یا فیلمنامه که خود نسخهها هم بخشها و نامهای گوناگونی دارند؛ الف. جُنگ: نمایشنامه کل یک مراسم تعزیه را جنگ مینامند، ب. فرد: دفترچهای که دیالوگهای هر شبیه خوان نوشته شده است، ج. کتاب تعزیه.
اجرای این هنر آیینی تا پیش از ایجاد حکومت شیعی در ایران به روشهای متفاوتی نسبت به امروز اجرا میشده است. به نقل از ابن اثیر در زمان آلبویه در محرم عدهای با موهای پریشان و صورت سیاه کرده در شهر میگشتند و اشعار حزنانگیز میخواندند هرچند این عزاداری شکل تعزیه امروزی را نداشت اما پایهای برای آن محسوب میشد. تعزیه دوران آلبویه بازسازی صحنههای جنگ کربلا بدون بیان بوده است که بهصورت ادغام شده با مراسم اصلی حرکت دستههای عزاداری در خیابانها انجام میشده است. دوره صفویه با رسمی شدن تشیع مراسم محرم مورد حمایت دربار قرار گرفت و بهتدریج متناسب با مطالبات فرهنگی مخاطبانش شکل گرفت. بازیگران تعزیه توسط خود مردم انتخاب میشوند و نقش فرد مورد نظر را اجرا میکنند. موضوع اجراها از واقعه کربلا انواع مختلفی دارند به همین دلیل از واژه کلی شبیهخوانی به جای تعزیه استفاده میشود. شبیهخوانی به اجراهای مذهبی گفته میشود که لزوما سوگواری و عزاداری نیستند ولی تعزیه نمایشهایی را در بر میگیرد که شامل سوگواری و عزاداری برای امام حسین (ع) یاران و خاندان ایشان است و قدمت آن به پیش از اسلام میرسد. آنچه قابل تأمل است اینکه تعزیه در مناطق مختلف مخصوصا در شهرستانها و روستاها با قومیتها و فرهنگهای متفاوت، خصوصیات آن فرهنگ را به خود گرفته و بومی آن منطقه شده و عناصر و نشانههایی از ویژگیهای محلی را در خود جای داده است بهطوریکه در کل کشور یک تعزیه واحد موجود نیست و اجرای هر منطقه در عین داشتن کلیت مشابه به دلیل موضوع، تفاوتهایی با مناطق دیگر داراست که ناشی از تعاملات فرهنگی است. جنبه مثبت تعزیههای شهرهای کوچک و روستایی انعطافپذیری بالاست، چون مرز زمانی و مکانی در آن وجود ندارد و میتواند در هر زمان مکان و با هر تعداد تماشاگر با بازه زمانی که در دست اجراکنندگان و مخاطبان است اجرا شود. بداههسازی یا بداههخوانی از اتفاقاتی است که بسیار رایج است. نکته دیگر با وجود مشخص بودن تاریخ حوادث کربلا، لباسهای تعزیهخوانان متناسب با زمان و سال اجرا متفاوت و به زندگی مردم همان دوره نزدیک هستند متناسب با دوره زمانی اجرای آن تغییر کردهاند و هیچگاه مورد تمسخر و تعجب مخاطب قرار نگرفتهاند. این نکات نشان از قدرت و گستردگی و انعطاف این هنر آیینی دارد که به ایجاد رابطه با مخاطبان، مشارکت تماشاگران و چگونگی عملکرد آن استحکام بیشتری میبخشد. بازیگران نمایشهای سنتی ایرانی هیچگاه اندیشه خود را به مخاطبانشان تحمیل نمیکنند. در تعزیه تماشاچی خود یک بازیگر است و بازیگر یک تماشاچی این در هم آمیختگی اجرا کننده و مخاطب تعزیه از جنبههای مختلفی رخ میدهد؛ اجرا معمولا در اماکن باز و گسترده با تودههای مردم اجرا میشود و بازیگر و تماشاگر کاملا رو در رو هستند. این رو در رویی موجب خود تحلیلی شرکتکنندگان و اجراکنندگان و همنوایی درونی بین آنها و مضمون تعزیه به وجود میآورد.
منابع:
1. بلوکباشی، 1386. نقش و کارکرد اجتماعی، فرهنگی و هنری تعزیهخوانی در جامعه سنتی ایران، در کتاب گردهمایی اصفهان، مجموعه مقالات نمایش، به کوشش ابراهیمی، عسکر. تهران: فرهنگستان هنر.
2. چلکووسکی، چیتر، جی. 1370. هنگامی که نه زمان زمان است و نه مکان مکان، ایراننامه.
3. رهبرنیا، زهرا و خیری، مریم. 1392. هر تعاملی به مثابه یک متن.
4. میرشکرایی، محمد.1388. تعزیه و آیینهای عاشورایی، چاپ اول. تهران: انتشارات نمایش.
تعزیه بهعنوان اجرایی معنوی، برآمده از اعتقادات ایرانیان شیعه به واقعه کربلا و رخدادهای مرتبط با آن است که دارای ریشه در گذشته سرزمین ماست. تعزیهخوانی خارج از حوزه نفوذ دستگاه رسمی و مذهبی و بدون برنامهریزی برای ایجاد و براساس روایتهای شفاهی توده مردم به وجود آمده است.
بخشهای مختلف تعزیه شامل: مجلس یا دستگاه میباشد که مجالس هم چند بخش دارد؛ الف. پیشخوانی: همان ورود گروه تعزیه به صحنه است. ب. پیشواقعه: قصهای جانبی که با مجلس اصلی در ارتباط است. ج. واقعه: بدنه اصلی تعزیه است.
شبیهخوان یا بازیگران، موافقخوان یا مظلومخوان که موافقخوانها هم به چند گروه تقسیم میشوند؛ الف: امامخوان، ب. شهادتخوان، ج. بچهخوان، د. حرخوان، ه. زنانهخوان.
مخالفخوان یا اشقیاخوان که مخالفخوانها به چند گروه تقسیم میشوند؛ الف. شمرخوان، ب. تختخوان، ج. نعش.
معین البکا یا کارگردان، نسخه یا فیلمنامه که خود نسخهها هم بخشها و نامهای گوناگونی دارند؛ الف. جُنگ: نمایشنامه کل یک مراسم تعزیه را جنگ مینامند، ب. فرد: دفترچهای که دیالوگهای هر شبیه خوان نوشته شده است، ج. کتاب تعزیه.
اجرای این هنر آیینی تا پیش از ایجاد حکومت شیعی در ایران به روشهای متفاوتی نسبت به امروز اجرا میشده است. به نقل از ابن اثیر در زمان آلبویه در محرم عدهای با موهای پریشان و صورت سیاه کرده در شهر میگشتند و اشعار حزنانگیز میخواندند هرچند این عزاداری شکل تعزیه امروزی را نداشت اما پایهای برای آن محسوب میشد. تعزیه دوران آلبویه بازسازی صحنههای جنگ کربلا بدون بیان بوده است که بهصورت ادغام شده با مراسم اصلی حرکت دستههای عزاداری در خیابانها انجام میشده است. دوره صفویه با رسمی شدن تشیع مراسم محرم مورد حمایت دربار قرار گرفت و بهتدریج متناسب با مطالبات فرهنگی مخاطبانش شکل گرفت. بازیگران تعزیه توسط خود مردم انتخاب میشوند و نقش فرد مورد نظر را اجرا میکنند. موضوع اجراها از واقعه کربلا انواع مختلفی دارند به همین دلیل از واژه کلی شبیهخوانی به جای تعزیه استفاده میشود. شبیهخوانی به اجراهای مذهبی گفته میشود که لزوما سوگواری و عزاداری نیستند ولی تعزیه نمایشهایی را در بر میگیرد که شامل سوگواری و عزاداری برای امام حسین (ع) یاران و خاندان ایشان است و قدمت آن به پیش از اسلام میرسد. آنچه قابل تأمل است اینکه تعزیه در مناطق مختلف مخصوصا در شهرستانها و روستاها با قومیتها و فرهنگهای متفاوت، خصوصیات آن فرهنگ را به خود گرفته و بومی آن منطقه شده و عناصر و نشانههایی از ویژگیهای محلی را در خود جای داده است بهطوریکه در کل کشور یک تعزیه واحد موجود نیست و اجرای هر منطقه در عین داشتن کلیت مشابه به دلیل موضوع، تفاوتهایی با مناطق دیگر داراست که ناشی از تعاملات فرهنگی است. جنبه مثبت تعزیههای شهرهای کوچک و روستایی انعطافپذیری بالاست، چون مرز زمانی و مکانی در آن وجود ندارد و میتواند در هر زمان مکان و با هر تعداد تماشاگر با بازه زمانی که در دست اجراکنندگان و مخاطبان است اجرا شود. بداههسازی یا بداههخوانی از اتفاقاتی است که بسیار رایج است. نکته دیگر با وجود مشخص بودن تاریخ حوادث کربلا، لباسهای تعزیهخوانان متناسب با زمان و سال اجرا متفاوت و به زندگی مردم همان دوره نزدیک هستند متناسب با دوره زمانی اجرای آن تغییر کردهاند و هیچگاه مورد تمسخر و تعجب مخاطب قرار نگرفتهاند. این نکات نشان از قدرت و گستردگی و انعطاف این هنر آیینی دارد که به ایجاد رابطه با مخاطبان، مشارکت تماشاگران و چگونگی عملکرد آن استحکام بیشتری میبخشد. بازیگران نمایشهای سنتی ایرانی هیچگاه اندیشه خود را به مخاطبانشان تحمیل نمیکنند. در تعزیه تماشاچی خود یک بازیگر است و بازیگر یک تماشاچی این در هم آمیختگی اجرا کننده و مخاطب تعزیه از جنبههای مختلفی رخ میدهد؛ اجرا معمولا در اماکن باز و گسترده با تودههای مردم اجرا میشود و بازیگر و تماشاگر کاملا رو در رو هستند. این رو در رویی موجب خود تحلیلی شرکتکنندگان و اجراکنندگان و همنوایی درونی بین آنها و مضمون تعزیه به وجود میآورد.
منابع:
1. بلوکباشی، 1386. نقش و کارکرد اجتماعی، فرهنگی و هنری تعزیهخوانی در جامعه سنتی ایران، در کتاب گردهمایی اصفهان، مجموعه مقالات نمایش، به کوشش ابراهیمی، عسکر. تهران: فرهنگستان هنر.
2. چلکووسکی، چیتر، جی. 1370. هنگامی که نه زمان زمان است و نه مکان مکان، ایراننامه.
3. رهبرنیا، زهرا و خیری، مریم. 1392. هر تعاملی به مثابه یک متن.
4. میرشکرایی، محمد.1388. تعزیه و آیینهای عاشورایی، چاپ اول. تهران: انتشارات نمایش.
نرگس مقبولی