جدا کردن مسیر از فتنهگران به جای اینکه موجب مباهات و شادی باشد برای برخی اصلاحاتیها انگار مایه دلخوری شده است!!! ابتداییترین اتفاق در این زمینه وقتی رخ داد که رئیسجمهور اصلاحاتیها برخلاف تصمیم تحریمی انتخابات در سال ۹۰ یعنی درست دو سال بعد از فتنه ۸۸ به دماوند رفت و به نمایندگان دوره نهم مجلس شورای اسلامی رای داد. آنجا هم اعتراضهایی صورت گرفت و ابراز دلخوری از حرکت این فرد بیان شد، بعد از این جریان هربار که یک اصلاحاتی و یا منتسب اصلاحات از فتنه ۸۸ برائت جسته مورد تقبیح و تنبیه قرار گرفته است و در آخرین اقدام نیز اصلاحاتیها از پیروز حناچی انتقاد کردند!
واقعیت این است که از زمانی که شورای شهر اصلاحاتی یادآور دوره نخست روی کار آمده، هر روز شورای شهر تهران یک دسته گلی به آب میدهد. شورایی که مانند شورای شهر اول در آن اصلاحات تماماً صندلیهای سبز پارلمان شهری را در دست دارد حالا کفر نعمت میکند و به جای کار و تلاش همان راه شورای منحله اول یعنی سیاسیکاری صرف را درپیش گرفته است. شهر تهران به شدت بعد از ۱۵ ماه از حضور اصلاحطلبان در شورای شهر و مدیریت ضعیف آنها نیازمند کار است اما اصلاحطلبان هنوز پس از این مدت نسبت به شرایط حساس پایتخت آگاه نشدهاند؛ بلکه سعی میکنند خلاف جریان آب هم شنا کنند و اقدامات سیاسی را ارجح بر کارهای به زمین مانده ببینند.
ماجرا از جایی شروع شد که شهردار تهران پیروز حناچی با اشاره به فتنه ۸۸ گفت: با توجه به اینکه دشمنان خارجی چشم طمع به کشور ما داشتند، حماسه ۹ دی پاسخ کوبندهای به عوامل فتنه و دشمنان خارجی بود. شهردار تهران درباره یومالله ۹ دی اظهار داشت: دشمن در سال ۸۸ عمق و پایههای نظام را هدف قرار داده بود و از ابزارهای مختلف روانی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکرد. وی با بیان اینکه مردم ولایتمدار ایران در ۹ دی روز ماندگاری را رقم زدند، گفت: نهم دی با توجه به حوادثی که قبل از آن رخ داده بود، روزی مهم و سرنوشتساز بود.
همین اظهارات کافی بود که خشم برخی اصلاحاتیها را برآورد، اولین واکنش را محمدجواد حقشناس عضو شورای شهر تهران در برابر سخنان حقجویانه شهردار جدید پایتخت در مقابله با فتنه و حمایت از ۹ دی با شعری بیان داشته که «خود غلط بود آنچه میپنداشتیم». حقشناس در توئیتی معنادار با انتشار سخنان «پیروز حناچی» درباره فتنه سال ۸۸ و حماسه مردمی ۹ دیماه که آتش این فتنه را خاموش کرد با کنایه از اینکه در انتخاب شهردار با چنین مواضع انقلابی اشتباه کرده است، این شعر را منتشر کرد: «ما ز یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم؟ گفتوگو آیین درویشی نبود، ورنه با تو ماجراها داشتیم.»
اما به نظرمیرسد با این مواضع حقشناس نشان داد که خودش از جمله غلطهای شورای شهر است که سعی دارد روبهروی حماسه مردمی ۹ دی بایستد و با فتنه گران اینگونه همنوایی میکند. اینکه بعد از ۹ سال یک از اعضای حزب اعتماد ملی که یکی از سران فتنه دبیرکل همین حزب بوده است، اینچنین با فتنهگران همراهی میکند و مواضع انقلابی شهردار تهران را تقبیح میکند، بسیار قابل توجه است. ناراحتی حقشناس از موضعگیری قاطعانه شهردار تهران که ۹ دیماه را پاسخ کوبنده به فتنهگران میداند، نشان از علایق قلبی این عضو شورای شهر به جریانهای معلومالحال دارد که سرنوشتشان به دست مردم بارها و بارها تعیین تکلیف شده و جایگاه در نزد افکار عمومی و حکومت و مسولین ندارند چراکه جز خسارت محض چیزی برای کشور و مردم پدید نیاوردند.
نگاهی به عملکرد این عضو شورای شهر تهران نیز بیشتر سلایق سیاسی وی را مشخص میکند. وی از جمله افرادی بود که سعی در مدیریت نمایشی در شهر تهران و عوض کردن نام کوچه و معابر پایتخت را داشت و در همین رابطه نام خیابان نفت به نام خیابان «دکتر مصدق» تغییر نام یافت تا خواسته این افراد با یک رویکرد کاملاً نمایشی تحقق پیدا کند اما سوال اساسی اینجاست آیا مسائل و اولویتهای شهر تهران تغییر اسامی کوچه و خیابان است؟
اما این تنها معترض به اتفاق رخ داده نبود، به جز اظهارات علنی و پچ وپچ و درگوشی برخی از تندروهای اصلاحاتی عماد بهاور رئیس شاخه جوانان سازمان منحله نهضت آزادی به اظهارات حناچی واکنش نشان داده و نوشته که چون گزینه اصلاحطلب نداشتیم یه شهرداریچی گذاشتیم که تهران را جمع کند! وی که به تازگی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شده در توییت خود نوشته است: پیروز جان! چون گزینه اصلاحطلب نداشتیم، یه شهرداریچی گذاشتیم اونجا تهران رو جمع کنه؛ کی بهت گفت حرف سیاسی بزنی؟ به کارت برس!
اما جالب است که قبل از تایید حکم حناچی همین افراد بودند که در بوق و کرنا میکردند که چرا به شهرار همحزبیمان رای نمیدهید و چرا به رای شورا احترام گذاشته نمیشود!! به نظر میرسد برخی از اصلاحاتیها در هر حال و از هر نکتهای بهانهای میسازند برای توپیدن به بدنه حکومت و آشکارها و پنهان خوششان میآید که معضل درست کرده و خودشان سردمدار معضلی که ساختهاند لقب گیرند.
آقایانی که وقتی سمتی دارند مدام برای توجیه عملکرد خود میگویند نمیگذارند کار کنیم وتکیه کلامشان این است که نمیگذارند کار کنیم بهتر است ببینند که چطور به جای کار کردن سیاسی کاری را عملا در شهر پیاده کردهاند تا بازده و عملکردشان به صفر میل کند. همین افراد هستند که با اظهارات سیاسی و مواضعی جانبدارانه و کوه ساختن از کاه، مانعی برای اجرای درست اقدامات خوب ایجاد کرده و نمیگذارند کارها طبق روال پیش رود.
این افراد هستند که یاد نگرفتهاند به عقیده فرد پشیمان از راهشان و یا مخالف از مسیرشان احترام گذاشته و با محق دانستن او کاری کنند که انرژی و وقت کشور در مسیری که بیشترین بازدهی را دارد یعنی در عمل، تمرکز کند نه با اظهارات نادرست و البته بیجا همه وقت و هزینه کشور را معطوف به دعواهای سیاسی و سیاسیکاری خود کرده و تلاش کنند که رای خود را با رای مردم یکجور تفسیر کنند، در حالی که در عمل به خواست مردم (یعنی همان حماسه نهم دیماه) احترام نمیگذارند و این بیاحترامی به خواست مردم را صراحتا، تلویحا و در محافل خصوصی بیان میکنند.
نویسنده: کژال کیهانی