گروه سياسي – جمهوري آذربايجان که در سال 1991 در پي فروپاشي شوروي سابق به استقلال دست يافت، سرزميني به وسعت 86 هزار و 600 کيلومترمربع و 9 ميليون نفر جمعيت در شمال غرب ايران و در منطقه قفقاز جنوبي است. کشوري که امروز با اين نام به مرکزيت باکو شناخته ميشود براي نخستين بار در سال 1918 توسط "محمدامين رسول زاده" در بخشي از سرزمينهاي قفقار که بر اساس عهدنامه ترکمنچاي از ايران جدا شده بود، تشکيل شد. اين کشورمستقل با نام "جمهوري دموکراتيک آذربايجان" کمتر از دو سال دوام يافت و با حرکت قدرت نوظهور بلشويک ها توسط شوروي بلعيده شد و حدود 80 سال به عنوان بخشي از اين امپراتوري کمونيستي تحت تاثيرات فرهنگي، مذهبي، اجتماعي و اقتصادي حاکميت کمونيستها به حيات خود ادامه داد.
در 30 اوت سال 1991 به موازات فروپاشي شوروي، اين کشوربراي دومين بار در تاريخ خود با نام "جمهوري آذربايجان" اعلام استقلال کرد. وجود علايق و مشترکات تاريخي، مذهبي، فرهنگي و اجتماعي ميان مردم اين سرزمين و ايران موجب شد که از همان ابتداي استقلال جمهوري آذربايجان توجهات دوستان و دشمنان نزديکي دو کشور به اين حوزه جلب شود. روي کار آمدن دولت "ابوالفضل ايلچي بيگ" از عناصر افراطي جبهه خلق که از تشکلهاي راديکال قوم گرا محسوب ميشد در نخستين سالهاي استقلال اين کشور، نخستين گام در تلاش براي ايجاد فاصله ميان اين کشور نوپا و ايران بود.
اين حکومت افراطي عمر زيادي نيافت و در سال 1993 پس از يک سال و چند ماه، متلاشي شد و "حيدر علي اف" که از سياستمداران کارکشته شوروي بود، قدرت را به دست گرفت و بعد از آن با کم رنگ شدن زمينه افراطي گري، روابط ايران و جمهوري آذربايجان در مسيري مناسب و متوازن جاي گرفت. در اين دوره با برقراري آتش بس در جنگ قره باغ که پس از اشغال شدن حدود 20 درصد از خاک جمهوري آذربايجان از سوي ارمنستان انجام شد، کمپانيهاي بزرگ نفتي به سمت خزر روي آوردند و با امضاي قراردادهاي عظيم نفت و گاز براي استخراج منابع خزر، نام جمهوري آذربايجان در کشورهاي غربي و آمريکا پررنگتر شد.
در همين زمان قراردادهاي بزرگ نفتي ميان جمهوري آذربايجان و کشورهاي غربي منعقد شد و جريان نفت خزر از طريق پايانههاي اين کشور و بعدا توسط خط لوله "باکو، تفليس، جيهان" به سمت غرب سرازير شد. با درگذشت حيدر علي اف، پسرش "الهام علي اف" در سال 2003 به رياست جمهوري رسيد و سياست گذشته را بر اساس حفظ اعتدال و روابط بدون تشنج با همسايگان ادامه داد، سياستي که اينک نيز در دوره دوم رياست جمهوري وي همچنان تداوم دارد.
به موازات محکمتر شدن جاي پاي کشورهاي غربي که به طمع نفت و گاز و در کنار آن موقعيت استراتژيک جمهوري آذربايجان بخصوص به خاطر همسايگي اين کشور با ايران، وارد اين سرزمين شده بودند، رژيم اشغالگر اسرائيل نيز از همان ابتداي استقلال جمهوري آذربايجان پاي خود را به اين کشور باز نمود و در جهت محکم کردن جاي پاي خود در اين جغرافيا تلاش کرده است. اين رژيم در تلاش است که به موازات تامين بخش قابل توجهي از انرژي خود از آذربايجان، در عرصههاي مختلف اعم از نظامي، اقتصادي، کشاورزي، صنعت و مخابرات، راهسازي و نيز حوزههاي فرهنگي و اجتماعي فعاليت نموده و در عين حال سهم خود را در اقتصاد اين کشور افزايش دهد.
وجود مرزهاي مشترک زميني بطول بيش از 670 کيلومتر، جمعيت بيش از 95 درصدي مسلمان و عمدتا شيعه جمهوري آذربايجان، زبان مشترک مردم آن با بخش قابل توجهي از جمعيت آذري زبان ايران، سابقه تاريخي و فرهنگي و آداب و سنن مشترک از جمله عوامل نزديکي دو کشور است. در طول سال 1388 با تداوم روند همکاريهاي دو کشور در بخشهاي مختلف فصلهاي نويني نيز در روابط ايران و جمهوري آذربايجان باز شد.
لغو يک جانبه رواديد از سوي جمهوري اسلامي ايران براي اتباع جمهوري آذربايجان و آغاز صادرات گاز از جمهوري آذربايجان به ايران از جمله سرفصلهاي جديد در روابط دو کشور است که به موازات امضاي تفاهمنامههايي در بخشهاي مختلف، تقويم روابط دو کشور را در اين سال به سمت توسعه بيشتر رقم زد؛ گسترش روابط آذربايجان طي سالهاي اخير با رژيم صهيونيستي و كشورهاي غربي و عدم تلاش براي گسترش روابط با جمهوري اسلامي ايران موضوعي است كه مورد توجه تحليلگران بينالمللي قرار گرفته است؛ اين در حالي است كه ملتهاي دو كشور با توجه به اشتراكات فرهنگي و مذهبي آنها تمايلات زيادي براي افزايش روابط از خود نشان ميدهند.بر اساس شواهد موجود و نظريه كارشناسان و تحليلگران مسائل سياسي آنچه كه قابل مشاهده است اينكه خاستگاه آذربایجان به سمت کشورهای غربی است و تصور میکند که اگر به غرب متصل شود رستگار شده است. در شرايطي كه در بحث درياي خزر هم اکنون آذربایجان از منابع ایران در دریایخزر استفاده میکند؛ بر اساس اين نظريه اگر این کشور در دریای خزر به حق خود قانع بود و حسن نیت نشان میداد زمینه را برای گسترش روابط ایجاد میکرد که تاکنون اینچنین نبوده است و استفاده از منافع ایران در دریای خزر توسط آذربایجان یکی از دلایل سردی روابط میان ایران و آذربایجان است.
تحولات و قيام مردم منطقه كه هر روز ابعاد تازهاي ميبايد با توجه به تشابه شرايط كشورهايي از جمله جمهوري آذربايجان احتمال سرايت اين قيامهاي مردمي كه با رويكرد اسلامي همراه است وجود دارد.ساختار حكومتهايي مانند جمهوري آذربايجان پتانسيل بروز تحولاتي در اين گونه كشورها را دارد.
به نظر ميرسد تحولات اخير خاورميانه علاوه بر كشورهاي عربي در برخي كشورهاي ديگر از جمله آذربايجان نيز در حال وقوع باشد؛ سفر وزير امور خارجه آذربايجان به ايران براي شركت در هشتمين نشست كميسيون همكاريهاي اقتصادي موضوعي شد تا سياست روز در گفتوگو با تعدادي از تحليلگران در رابطه با روابط ايران و آذربايجان و چالشهاي موجود بين دو كشور با توجه به تحولات خاورميانه به بررسي آن بپردازد كه در ذيل ميآيد.
افزايش روابط با رژيم صهيونيستي موجب ايجاد تنش شده است
دكتر سيد رضا صدرالحسيني استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره روابط ايران و آذربايجان با توجه به تحولات منطقه گفت: با توجه به روابط بسيار نزديك ايران و جمهوري آذربايجان كه روابط عميق فرهنگي بين دو كشور حاكم است تحولات اخير منطقه ميتواند تاثيرات مثبتي را بين روابط ياد شده ايجاد كند.
وي افزود: بدين ترتيب كه توجه به روابط و عمق بخشي به مسائل مورد علاقه في مابين بايد مورد توجه قرار گيرد.
اين تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي با اشاره به اينكه متاسفانه در ماههاي اخير تنشهايي در روابط بين دو كشور ايجاد شده است، تاكيد كرد: اسلام ستيزي تعدادي از مسئولين اين كشور بالاخص مسئولين آموزش و پرورش اين كشور شرايطي را براي جمهوري اسلامي ايجاد كرد كه موجب نگرانيهايي شد.
وي تصريح كرد: البته با عقب نشيني ديرهنگام "علياف"ها قطع روابط عملي نشد اما اين خطر همچنان باقي است.
صدرالحسيني ادامه داد: در يك جمع بندي ميتوان گفت كه سران كشورهاي جهان اسلام هر قدر خود را با آموزههاي ديني كه مورد توافق اكثريت مردم اين كشورهاست هماهنگ كنند ميتوانند روابط بين ملتها را افزايش دهند.
وي توضيح داد: در غير اين صورت امكان تنش سياسي بين كشورها افزايش مييابد و امكان دارد سطح روابط بين كشورها تقليل يابد كه مطمئنا اين به ضرر جهان اسلام است و نمونه عيني اين اتفاق در رابطه با ليبي و همسايگان اين كشور رخ داده است.
اين استاد دانشگاه در پايان درباره چالشهاي موجود بين دو كشور با توجه به تحولات منطقه خاطرنشان كرد: افزايش روابط آذربايجان با رژيم صهيونيستي و كم توجهي سران اين كشور به نقاط مشترك ملت دو كشور و بازداشت و دستگيري تعدادي از رهبران شيعه آذربايجان از مواردي است كه در روابط بين دو كشور ايجاد تنش كرده است.
وابستگي آذربايجان به غرب مانع روابط با ايران است
دكتر محمد صادق كوشكي تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي و استاد دانشگاه درباره روابط ايران و آذربايجان با توجه به تحولات منطقه گفت: روابط ايران و آذربايجان تحت تاثير يك نكته مهم قرار دارد و آن اينكه از آنجايي كه دولتمردان اين كشور نگاه به غرب و رژيم صهيونيستي دارند و حاضر نيستند واقعيتهاي بومي و منطقهاي كشور خود را بپذيرند و به آن تن بدهند در نتيجه تحمل پذيرش ايران را در حاشيه جنوبي مرزهاي خود را ندارند.وي افزود: از ديد دولتمردان آذربايجان وجود يك حكومت ديني در مرزهاي جنوبي آنها تهديدي است كه به دليل دين ستيز بودن خود توجه زيادي به آن نشان ميدهند.
كوشكي با تاكيد بر اينكه دولتمردان آذربايجان به طور دقيق خواهان رابطه با ايران نيستند، تصريح كرد: شايد براي برقراري همين روابط آنها در عرف ديپلماتيك تمايلاتي نشان بدهند ولي دولتمردان حاضر به پذيرش ايران واقعي با شرايط فعلي در منطقه نيستند.
وي توضيح داد: اين در حالي است كه فضاي دروني در آذربايجان تا حدودي به ايران تمايل دارد و سوابق فرهنگي و ديني – با توجه به اينكه آذربايجان دومين كشور شيعه دنيا پس از ايران است – افزايش اين تمايلات را سبب شده است.استاد دانشگاه با اشاره به اين موضوع كه در مقابل اين ديدگاه ايران تمايل دارد روابط خود را با آذربايجان گسترش بدهد، ادامه داد: با توجه به اينكه جمهوري آذربايجان در پي گسترش وابستگيهاي خود به غرب و رژيم صهيونيستي است تابحال چنين شرايطي فراهم نشده است.
وي تاكيد كرد: از همين روست كه هر حركت آزاديخواهانهاي از سوي مردم آذربايجان از سوي دولت اين كشور نتيجه تحريكات جمهوري اسلامي ايران ارزيابي ميشود در حاليكه اينچنين نيست و مردم اين كشور خود با توجه به شرايط فعلي مستعد انجام اعتراضات هستند.
اين تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره چالشهاي موجود بين ايران و آذربايجان با توجه به تحولات منطقه خاطرنشان كرد: حركتهايي كه در منطقه صورت ميگيرد نشان ميدهد فضاي كشورهاي عربي كه دچار خيزش شدهاند از دو علت اساسي نشات گرفته است كه عدم وجود مشاركت سياسي مردم و وابستگي به غرب و رژيم صهيونيستي را از اين دلايل ميتوان برشمرد.
وي افزود: وجود اين مشكلات در آذربايجان و عدم وجود يك پايگاه مردمي در اين كشور و وابستگي به غرب و مقابله با فرهنگ جدي اسلامي مردم در راس كار دولت آذربايجان قرار دارد كه درست همين شرايط هم در كشورهاي عربي تحت تحول وجود داشته است.
كوشكي در پايان اضافه كرد: اين شرايط باعث ميشود كه در ارزيابيها احتمال شيوع اين تحولات به آذربايجان هم در نظر گرفته شود در شرايطي كه ايران به طور مستقيم قصد دخالت در امور داخلي هيچ كشوري را ندارد و دولتمردان آذربايجان هم به آن واقف هستند، اما شايد به دليل اينكه آذربايجان توان اداره بحرانها را ندارد قصد فرافكني دارد و به همين علت اگر تحت تاثير اين خيزشها قرار بگيرد دولتمردان آن تلاش ميكنند تا مثل گذشته آن را نتيجه تحريكات ايران ارزيابي كنند.