يکشنبه ۵ تير ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۲
کد مطلب : 66852

قلب اروپا و بيداري ملت هاي منطقه

قلب اروپا و بيداري ملت هاي منطقه
مهدي عزيزي: خيزش هاي مردمي خاورميانه ، فرصتي شد تا افكار عمومي منطقه توان خود را براي تغيير ادبيات سياسي حاكم بكارگيرند . ادبياتي كه بيش از چندين دهه بركشورهاي عربي سايه افكنده بود. اگرچه باور براين بود كه اين خيزش هاي مردمي به منطقه جغرافيايي خاص محدود مي شود و براساس همين تحليل تلاش شد تا به عنوان يك پديده منطقه اي مطرح شود ... اما رخدادهاي بعدي نشان داد كه نه تنها پايان اين "بيداري اسلامي " در خاورميانه نخواهد بود ، بلكه برخلاف تبليغات رسانه هاي غرب ، نشانه اي از مديريت آمريكايي هم در آن ديده نمي شود. ادعايي كه تلاش داشت تا ماهيت اسلامي اين بيدراي و خيزش مردمي را از آن حذف كند و با افزودن پسوندهاي اقتصادي و اجتماعي از گسترش آن جلوگيري شود. اين در حالي است كه عمق گسترش بيداري اسلامي تا " قلب اروپا" هم راه يافت البته با لقب هاي ديگري كه رسانه هاي غربي تلاش مي كنند آن را بحران اقتصادي بنامند. انقلاب هاي خاورميانه هرچند با معيارهاي اصلي آن در اروپا تفاوت اصلي دارد اما براساس شرايط سياسي و فرهنگي كشورهاي اروپايي و برگرفته از انگيزه هاي آغازين اين خيزش ها تا قلب اروپا پيش رفت . مهم نيست كه در يونان از آن به عنوان بحران اقتصادي ياد كنند يا در انگليس " درخواست براي تغيير سلطنت به جمهوري " عنوان شود يا اينكه مخالفت مدني شهروندن اروپا و درخواست هاي اقتصادي آنان در رسانه هاي غربي تيتر نخست شود. افكار عمومي جهان و به ويژه اروپايي ها كه از سال 2007 در پي تغيير شرايط و فضاي سياسي خاورميانه و سياستهاي دوگانه غرب در برابر كشورهاي منطقه به مرحله آزمون رسيد از همان ابتدا نشان داد كه ظرفيت تغيير اساسي در نظام هاي اروپايي بيش از هر زمان ديگري در بين افكار عمومي اروپا ايجاد شد. اروپايي ها كه واقعيت هاي جامعه آنان در ميان انبوه شبكه هاي رسانه اي قدرت ، پنهان شده بود ، عمق دروغين بودن معيارهاي دموكراسي و شعارهاي حقوق بشر دولتهاي خود را دريافتند. جنايت 22 روزه ارتش اسرائيل در غزه اولين فرصت براي آغاز بيداري افكار عمومي اروپا بود كه نتيجه آن مخالفت صدهاهزارنفري شهروندان اروپايي بود . اكنون نيز خيزش هاي مردمي منطقه نه تنها براي كشورهاي خاورميانه فرصت بيدار شدن در برابر سياستهاي چند دهه غرب را ايجاد كرد بلكه به خود شهروندان اروپايي نيز اين فرصت را داد تا با آگاهي از واقعيت هاي موجود وارد عرصه مخالفت جدي با دولتهاي خود شوند آن هم نه مخالفت هايي كه در چارچوب دموكراسي غرب تعريف مي شود و تنها به حضور و مخالفت آرام خياباني و با حمايت پليس مي انجامد. مخالفتي كه تغيير اساسي را در پي داشته باشد.. مخالفتي كه ظرفيت دولتهاي اروپا را براي ادامه بقاي سياسي احزاب خود بالاتر نبرد.
https://siasatrooz.ir/vdcgx793.ak93n4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی