سميرا محبعلي:
سوال بحث امنيت گردشگر با رويكرد جستجو و امداد و نجات در ايران ساز و كار مشخصي ندارد و هيچ ارگاني متولي مستقيم امنيت گردشگري در كشور نيست. اين خلاء بزرگي است! خلاءاي كه اگر براي آن چارهاي انديشه نشود، توسعه اين صنعت را به مخاطره مياندازد. گردشگر چه داخلي و چه خارجي فرقي نميكند، گردشگر، گردشگر است و آنچه كه در هر سفري هر گردشگري را تهديد ميكند، حادثه است.
در حوزه گردشگري ايران مباحثي چون مديريت فروش، هتلداري، بازاريابي و تغذيه از جمله مواردي هستند كه پيرامون آنها بارها و بارها بحث و بررسي شده است. اما در اين ميان مديريت بحران موضوعي است كه مورد كم لطفي و بيعنايتي واقع شده است. موضوعي كه اگرچه حضورش در گردشگري و به ويژه طبيعتگردي ضروري به نظر ميرسد، اما چندان مورد توجه قرار ندارد. هر از گاهي نيز كه پاي طرحي به ميان ميآيد يا به مرحله اجرا نميرسد و يا به دليل كارشناسي نبودن نيمه تمام رها ميشود.
در حال حاضر سه ارگان هلال احمر، اورژانس و آتشنشاني حوادث را در كشور سر و سامان ميدهند كه هر كدام وظيفه خاص خود را دارند. هلال احمر متولي حوادث غيرمترقبه است. اورژانس وظيفه امدادرساني حوادث پزشكي در شهرها را به عهده دارد و آتشنشاني امداد شهري را سرو سامان ميدهد.
حال اين سوال مطرح است كه در بيابان، كوير، جنگل و هرجايي خارج از محدوده شهري، چه كسي پاسخگوي مصدومان احتمالي صنعت گردشگري است؟
كشور ما در بحث آمار با كاستيهايي مواجه است، بهويژه مراجعه به تورگردانهاي بزرگ و تورليدرهاي ماهر، نشان ميدهد كه چه اندازه در سفرهاي طبيعتگردي حوادث گردشگران را تهديد ميكند. اين امر بر ضرورت امداد و نجات در حوادث گردشگري صحه ميگذارد.
ارتباطات، تجهيزات و نيروي انساني سه ضلع مثلث امداد و نجات حوادث گردشگري را تشكيل ميدهند. در اين ميان ارتباطات مهمترين ضلع اين مثلث است. چنانچه مشكل ارتباط و اطلاعرساني در طبيعت و در زمان بروز حوادث بر طرف شود با وجود تجهيزات و نيروي انساني ميتوان امداد رساني موثري به هنگام حادثه داشت. اينكه چطور از دل طبيعت ديگران را از حادثه مطلع كنيم كار غيرممكني نيست و در بسياري از كشورهايي كه صنعت گردشگري خود را به خوبي توسعه دادهاند، انجام شده است.
در حوزه امدادرساني ميتوان با سيستمهاي پيشرفته ارتباطي روز دنيا افراد را از مخمصه نجات داد. كافي است شبكهاي مركزي در كشور ايجاد شود كه شعبههاي آن در تمام استانها پراكنده باشند تا با يك تماس كوتاه نيروي امداد در محل مورد نظر مستقر و فرد مصدوم را نجات دهند. اين امر اگرچه در سند گردشگري كشور لحاظ شده است اما نيازمند توافقهايي بين ارگانهاي مربوط همچون هلالاحمر با سازمان ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري است.در راستاي اجراي چنين طرحي آژانسدارها، مهمترين عوامل اجرايي به شمار ميروند. اينكه مديريت آژانس خود را در برابر سلامت مسافرانش مسئول بداند و لزوم اجراي چنين طرحي را درك كند خود حائز اهميت است. چراكه مشكل امداد در حوادث گردشگري با روانه كردن يك جعبه كمكهاي اوليه همراه تور حل نميشود، حتي بيمه گردشگر هم مشكلي را حل نميكند، زيرا قرار نيست در حين سفر كسي بميرد تا بيمه ديه آن را پرداخت كند. جان هر گردشگر حادثه ديدهاي را ميتوان نجات داد مشروط به آنكه آژانسهاي مسافرتي به طور قانوني مجاب به فراهم آوردن اين امكانات و استفاده از آنها شوند.
پس بپذيريم كه ميتوان سلامت گردشگران را در كشور تضمين كرد تا مبادا گردشگري در حين سفر دچار حادثهاي شود و كسي نباشد كه به دادش برسد. چراكه اين امر كاهش آمار سفر در كشور را به دنبال خواهد داشت، و باور داشته باشيم كه ميتوان اين رويه را تغيير داد. فقط نيازمند كمي همت است.