سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۸
کد مطلب : 129834

محیط زیست اصفهان یا مظلومیت ازدست رفته؟

این یک فاجعه برای سیاره خاکی است تا با پاره شدن لایه اوزون کوههای سربه فلک کشیده منجمد در قطبین ذوب شوند وسیلاب ها روان گردند و در نهایت به بخارآب وابر تبدیل شده ودر مناطقی از کره زمین که اصولا"  با بارندگی های پرشدت بیگانه بود ؛ ببارند.ودر ادامه تخریب های اکوسیستم شروع شود که برای نمونه در همین بهار امسال از 15 میلیارد متر مکعب  بارش های نا همگون در سطح کشور بیش از 5 میلیارد متر مکعب آن بسوی دریا ها روان شد تا سفره های زیر زمینی  همچنان خالی بمانند و فرونشست ها ادامه داشته باشند زیرا زیر ساخت های لازم از جمله در بستر آبخیزداری های کافی در نقاط مختلف کشور به خصوص در مناطق خشک وحادثه خیز ایجاد نشده که تنها باتلاش و ازخود گذشتگی مدیر کل پیشین حفاظت محیط زیست این استان ظرف بازه زمانی کمتر از سه سال اقامت  غریبانه  در این استان درحالیکه از اهالی دیگر استان برخوردار کشور بود اما با الهام از ملیت ایرانی وشعائر اسلامی تعهدات خودرا به مبحث محیط زیست آلوده وخشک منطقه بیش از حد توان وبر اساس شناختی که پیدا کرده بود به انجام رساند وزمانیکه در برابر ناملایمات محیطی ومحاطی حاصل از فولاد آبدیده شد ومی‌توانست این تجربیات گرانبهارا که به نام اصفهان بادارابودن پتانسیل هفت اقلیم استراتژیکی حفاظت شده  درجای جای استان هزینه کند ؛ به کام پایتخت تمام شود که البته علیرغم میل باطنی او بود زیرا آرزو داشت تا زمانیکه توان دارد درخدمت نگهداری تمامی اکوسیستم های زنده این استان باشد.
 اما اینچنین نشد تا بازهم وضعیت به مرور زمان عقبگرد کند وبه سالهای قبل از 1397 برگردد و صنایعی که مو ظف بودند از سوخت های فسیلی بخصوص مازوت استفاده نکنند یک به یک از جمله تولید کوچک سیما ن در یکی از شهرهای چسبیده به اصفهان  مستثنی شوند اگرچه در محدوده زیر پنجاه کیلومترکلانشهر اصفهان  واقع شده اند وحاصل تولیدشان از نوع گرد وغبار است واتکائشان به کارتل بودن با پشتوانه صنایع متعددی چون ساخت لوازم خانگی و گرمایشی است و علاوه بر صنایع سنگین ریز ودرشت که سالیان متمادی است در جوار یا عمق کلانشهر مشغول بکارند؛ کارخانه هایی هم که بر اساس قوانین حفظ محیط زیست  در فاصله بیش از 50  کیلو متر احداث شده  ضمن دور زدن  های مرسوم وبا توجه به ضعف مدیریت ها ی تکراری بکار گرفته شده   در  این سازمان  وآزمون و خطا ها  قبلی ؛ سوله هایی در حواشی کلان شهر به عنوان انبار ایجاد  کرده اند تا در آنها اقدام به تولید کالاهای آلوده کننده محیط زیست نمایند وکارخانه خارج از پنجاه کیلومتر جنبه نمایشی داشته باشد وبه مرور زمان تبدیل به انبار شود! اگرچه  همچنان سرنوشت منطقه حفاظت شده کلاه قاضی هم در حال گره خوردن به داستان بزرگراه اصفهان شیراز است در حالیکه بار ها مورد اعتراض NGO ها ودوستداران محیط زیست قرار گرفته وپیشنهاد شده  تا همچون دیگر کشورهای در حال پیشرفت برای عبور بزرگراه در منطقه از مسیر هوایی  همچون پروژه خیابان دوطبقه امام خمینی(ره) در کلان شهر اصفها ن استفاده شود و تنها ستون وپایه های پل در منطقه تعبیه گردد تا حداقل صدمات به اکوسیستم منطقه را داشته باشد.
 اما باز هم بهانه هابر محور همان هزینه بالا وزمان بربودن دور می زند تا مدیران بالادستی و پشت میز نشین پایتخت را متقاعد کنند چشم های خود را بر این تجاوز آشکار به اکوسیستم ببندند !پیرامون چالش نقصان آب در اصفهان هم که نیم قرن از آغاز آن می گذرد وبازهم این استان وبخصوص کلان شهرآن در آتش این بی تدبیری های  گذشتگان می سوزد ؛ حرف و حدیث بسیار است تا نشان  دهد در دولت های پنجم وششم و هفتم و هشتم ونهم و دهم ویازدهم ودوازدهم؛ادارات محیط زیست در سراسر کشور تنها حیاط خلوت دولت ها بوده اند  تا جنگلها بسوزئد؛ مراتع نابود شوند؛ آب های زیر زمینی به غارت کشت های جالیزی بروند و آلودگی هوا به کام خودرو سازان باشد زیرا تا قبل از این تنها بیمارستان محدود ریوی کشور در اصفهان واقع شده بود تا بیماران را از اقصا نقاط داخل و حتی همسایگان به آن انتقال دهند اما امروز نه تنها  تعداد قابل توجهی از بیمارستان ها ومراکز درمانی ریوی وسرطانی  در پایتخت به این  امرمهم اشتغال دارند بلکه در سایر درمانگاهها ی عمومی وخصوصی  هم بخش هایی به این معضل با اهمیت اختصاص یافته است  تا نشان دهد سازمان عریض و طویل حفاظت از محیط زیست جزثبت آمار هایی بر روی کاغذ اثری از خود به جا نگذاشته است!
همچنانکه این روند ادامه  دارد تا بازهم  کارتل های اقتصادی با چراغ خاموش د رحال ثروت  اندوزی از محل سرمایه های سلامتی جامعه باشند که انتقال آب از دریای عمان به اصفها ن از آن نمونه است زیرا «دولتی در سایه» توانسته ازامتیاز آن به نفع خود بهره مند شودتاضمن مساعدت در تامین هزینه وامکانات فنی انتقال ؛ نقش سقا رابا در انحصار گرفتن تقسیم آب بازی کند! فراموش نکنیم  نزدیک 120 روز از پایان یافتن زمان وعده وزیر نیرو  برای  را اندازی تونل سوم کوهرنگ  می گذرد که قرار بود زاینده رود را تقویت کند  تا حقابه ها از جمله  سهم تالاب گاو خونی  که اینک به کویر تبدیل شده تامین گردداما اینچنین نشد و شاید بازهم باید در انتظار معجره ای به نام انتقال آب از دریای عمان ماند که بنظر می رسد بهتر باشد سهم گاو خونی در مسر انتقال قبل رسیدن به خط پایان یعنی«دولتی در سایه» در جنوب غربی اصفهان از حاشیه شهر ورزنه بواسطه یک کانال ویژه به تالاب واریز گردد تا برای همیشه اکو سیستم آن پایدار بماند . آنچه گفته شد مختصر وچکیده چالش های فراوان محیط زیستی در استان وبخصوص کلان شهر اصفهان است که اگر امروز به حل آن توجه نشود فردایی برای درمان فرونشست ؛ آلودگی هوا  وبحران آب وجود نخواهد داشت اگر والی استان هم فرصت پیدا کنند و این نقد را فقط محض اطلاع مطالعه نمایند!
 
حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcexo8zejh8wvi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی