سرانجام پس از یکسال انتظار، جشنواره فیلم فجر دوباره از دوازدهم بهمن ماه به میزبانی مرکز همایشهای برج میلاد تهران آغاز شد. جشنوارهای که دبیری آن را به مانند سال گذشته مجتبی امینی بر عهده دارد و با داوری هیات انتخاب قرار است ٣٣ فیلم در بخش سودای سیمرغ به رقابت با یکدیگر بپردازند.
با توجه به جدولبندی و برنامهریزی صورت گرفته روز اول، فیلمهای «دروغهای زیبا» محصول مشترک ایران و بنگلادش به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور، «دو روز دیرتر» به کارگردانی اصغر نعیمی و «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمد. البته که روز اول جشنواره با توجه به ناهماهنگیهای صورت گرفته کمی حواشی داشت. از بیبرنامگی و ساختوساز غرفهها در محل جشنواره تا اکران سانسها با بیش از یک ساعت تأخیر و معرکه اصغر نعیمی کارگردان دو روز دیرتر برای ورود به سالن اصلی محل نمایش فیلم اش، همه دست به دست هم دادند تا روز اول جشنواره آن طور که باید و شاید چنگی به دل نزند. مانند سال گذشته برخی از عوامل و بازیگران بیشتر شناخته شده هم در محل نشست خبری فیلمهایشان حضور پیدا نکردند تا شائبه تحریم جشنواره فجر بیش از پیش پر رنگ شود. این که برخی عوامل در نشستهای خبری شرکت نمیکنند، عجیب است چرا که فیلم به جشنواره فرستاده شده اما عوامل آن به ویژه بازیگران در نشست خبری شرکت نمیکنند یا برای تماشای آن به سینما نمیروند.
از بحث حواشی درباره برگزاری جشنواره بگذریم، آثار روز اول هم آنچنان چنگی به دل نزد تا جایی که دو مورد از چهار اثر اکران شده نیز با استهزای تماشاگران همراه بود.
به جرات میتوان گفت که حداقل دو مورد از چهار اثر روز اول حتی در صورت اکران در سینماها به فروش ۵٠ میلیون تومان هم دست پیدا نخواهد کرد. نقدی که در این مسیر به اعضای هیات انتخاب وارد است، انتخاب این آثار برای بخش اصلی جوایز سودای سیمرغ که مهمترین بخش جشنواره فجر میباشد، است. با این اوصاف بدنیست نقدی داشته باشیم به سه اثر ابتدایی این جشنواره و ببینیم که آیا آثار حرفی برای گفتن داشتهاند یا نه!
دروغهای زیبا امتیاز: ١ از ۵
دروغهای زیبا، محصول مشترک ایران و بنگلادش به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، در سانس اول روز ابتدایی جشنواره فیلم فجر به روی صحنه رفت. در ابتدا باید گفت که حضور این فیلم جدای از بحث محتوایی از لحاظ فُرمی نیز در بخش سودای سیمرغ جشنواره، جای علامت سوال بزرگی دارد! این فیلم در بهترین حالت و با کلی اغماض باید در بخش بینالملل جشنواره قضاوت میشد. حال باید بدانیم که اعضای هیات انتخاب برای انتخاب این اثر در بخش سودای سیمرغ چه توجیه مناسبی دارند.
فیلم مرتض آتش زمزم روایتی است سر راست از فقر و تلاش برای بقای خانوادهای کم بضاعت در یکی از شهرهای بنگلادش که اگر بخواهیم رو راست باشیم هیچ حرف تازهای از دیوِ سیاه فقر به مخاطب نمیزند. زندگی در خرابههای بنگلادش، تعرض نظام سرمایهداری به حق و حقوق فقرا، داشتنِ فرزندی کر ولال و عاجز از درمان و در نهایت تلاش برای بقا با کمترین درآمد، المانهایی است که صرفاً میتواند جرقهای برای نوشتن فیلمنامه باشد نه تمام آن! مرتضی آتش زمزم هیچ تلاشی برای پر و بال دادن به فیلمنامه نکرده بود و تنها به گفتن این دردها و گذشتن از کنارشان بسنده کرده بود.
در کل دروغهای زیبا متأثر از سینمای هند (که خودشان به این موضوع تاکید دارند)، کاملا فیلم هندی بود و اکران آن به عنوان یکی از فیلمهای بخش سودای سیمرغ از همین ابتدا، سورپرایزی برای جشنواره بود.
شکار حلزون امتیاز: ٠ از ۵
سورپرایز شدیم البته از نوعِ نامطلوب! اگر اغراق نکرده باشم هنگام اکران«شکار حلزون» در بیش از 10 سکانس حضار قهقهه سر دادند. اگر لحظهای چشم میبستید احساس میکردید که در یکی از سینمای معمولی در حال تماشای یک فیلم کُمدی مضحک هستید.
شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور کارگردان فیلم اولی، روایتی است از مصائب یک زنِ تنها که شوهر او به جرمی در زندان است و مجبور است برای امرار معاش از قاضی بازنشسته از کارافتادهای پرستاری کند.
این فیلم نه تنها فیلمنامهای برای ارائه نداشت بلکه حتی در دیالوگنویسی نیز الکن بود. بازیها تصنعی و پیش پا افتاده که ماهیت جشنواره فجر را زیر سوال میبرد. حسین پاکدل در نقش قاضی بازنشسته به هیچ عنوان نمیتواند صلابت یک قاضی را داشته باشد و همین امر باعث میشود اثر به آن درام و نقطه عطفی که نیاز دارد نرسد.
مرحوم «حسام محمودی» در آخرین نقش قبل از فوت در کاراکتر پسر قاضی به ایفای نقش پرداخته که متاسفانه او هم بههیچعنوان نتوانسته در روند اثر، تأثیر مثبتی بگذارد. اثر محسن جسور به مانند تجربه او در فیلمسازی کاملا ناپخته و خام بود و این حس در طول فیلم به مخاطب هم القا میشد. اثر میان زمین و هوا گرفتار بود و دست و پا میزد و تا پایان نتوانست خط مستقیمی را برای روایت پیدا کند. در کل شکار حلزون نه تنها در حد و اندازههای جشنواره فجر نبود بلکه برای قضاوت در قالب یک فیلم کوتاه یا حتی تله فیلم هم زیادی بد بود.
دو روز دیرتر امتیاز: ٢از ۵
اثر بنیاد روایت فتح به نام «دو روز دیرتر»، در سانس سوم روز اول جشنواره روی پرده رفت. معضل «جوانی جمعیت» و شعار «بچهدار شدن»، پایه و اساس فیلمنامه را تشکیل داده و در فضایی کُمدی با تِمی شاد قصد داشت حلاوت بچهدار شدن را نسبت به معضلاتِ موجود در کفِ جامعه ارجح بداند. در حالی که این روزها فشار اقتصادی بزرگترین معضل برای بچهدار نشدن اکثر خانوادههاست ظاهرا این فیلم قصد دارد با ایجاد فضایی مفرح و در نهایت اکرانِ پر سر و صدا، تلنگر و یا حتی نهیبی باشد برای خانوادههایی که زیر فشار اقتصادی قصد بچهدار شدن ندارند.
از دیدگاه نویسنده فیلمی میتواند موفق باشد که در نهایت پیام خود را در لفافه به مخاطب منتقل کند نه اینکه به طور مستقیم از ابتدای فیلم فریاد بزند که قصدم از نمایش، یک پیام به خصوص است.
دو روز دیرتر در نهایت اثری است که میتواند جریانساز و یا حتی مثمر ثمر باشد، ولی اگر قصد داشته باشیم با توجه به مشکلات اقتصادی و فضای سیاسی موجود این اثر را آنالیز کنیم در نهایت «دو روز دیرتر» را باید تفکر سیاسی برخی از مسئولین برای پیشبرد اهداف خودشان نامگذاری کنیم. این اثر میتواند اکران موفقی داشته باشد. حضور پردیس احمدیه و سینا مهراد و تِم شاد و کُمدی میتواند تضمینی برای فروش و موفقیت این کار باشد.
فیلم آخر روز اول «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری بود که به لطف برنامهریزی نادرست ستاد جشنواره و خستگی مفرط موفق به دیدن آن نشدیم ولی آنچه که از خروجی این فیلم مخابره شده، این بوده که چنگی به دل نزده است. امیدواریم در روزهای آینده شاهد جشنوارهای بهتر و کاهش کاستیها باشیم.
با توجه به جدولبندی و برنامهریزی صورت گرفته روز اول، فیلمهای «دروغهای زیبا» محصول مشترک ایران و بنگلادش به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور، «دو روز دیرتر» به کارگردانی اصغر نعیمی و «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمد. البته که روز اول جشنواره با توجه به ناهماهنگیهای صورت گرفته کمی حواشی داشت. از بیبرنامگی و ساختوساز غرفهها در محل جشنواره تا اکران سانسها با بیش از یک ساعت تأخیر و معرکه اصغر نعیمی کارگردان دو روز دیرتر برای ورود به سالن اصلی محل نمایش فیلم اش، همه دست به دست هم دادند تا روز اول جشنواره آن طور که باید و شاید چنگی به دل نزند. مانند سال گذشته برخی از عوامل و بازیگران بیشتر شناخته شده هم در محل نشست خبری فیلمهایشان حضور پیدا نکردند تا شائبه تحریم جشنواره فجر بیش از پیش پر رنگ شود. این که برخی عوامل در نشستهای خبری شرکت نمیکنند، عجیب است چرا که فیلم به جشنواره فرستاده شده اما عوامل آن به ویژه بازیگران در نشست خبری شرکت نمیکنند یا برای تماشای آن به سینما نمیروند.
از بحث حواشی درباره برگزاری جشنواره بگذریم، آثار روز اول هم آنچنان چنگی به دل نزد تا جایی که دو مورد از چهار اثر اکران شده نیز با استهزای تماشاگران همراه بود.
به جرات میتوان گفت که حداقل دو مورد از چهار اثر روز اول حتی در صورت اکران در سینماها به فروش ۵٠ میلیون تومان هم دست پیدا نخواهد کرد. نقدی که در این مسیر به اعضای هیات انتخاب وارد است، انتخاب این آثار برای بخش اصلی جوایز سودای سیمرغ که مهمترین بخش جشنواره فجر میباشد، است. با این اوصاف بدنیست نقدی داشته باشیم به سه اثر ابتدایی این جشنواره و ببینیم که آیا آثار حرفی برای گفتن داشتهاند یا نه!
دروغهای زیبا امتیاز: ١ از ۵
دروغهای زیبا، محصول مشترک ایران و بنگلادش به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، در سانس اول روز ابتدایی جشنواره فیلم فجر به روی صحنه رفت. در ابتدا باید گفت که حضور این فیلم جدای از بحث محتوایی از لحاظ فُرمی نیز در بخش سودای سیمرغ جشنواره، جای علامت سوال بزرگی دارد! این فیلم در بهترین حالت و با کلی اغماض باید در بخش بینالملل جشنواره قضاوت میشد. حال باید بدانیم که اعضای هیات انتخاب برای انتخاب این اثر در بخش سودای سیمرغ چه توجیه مناسبی دارند.
فیلم مرتض آتش زمزم روایتی است سر راست از فقر و تلاش برای بقای خانوادهای کم بضاعت در یکی از شهرهای بنگلادش که اگر بخواهیم رو راست باشیم هیچ حرف تازهای از دیوِ سیاه فقر به مخاطب نمیزند. زندگی در خرابههای بنگلادش، تعرض نظام سرمایهداری به حق و حقوق فقرا، داشتنِ فرزندی کر ولال و عاجز از درمان و در نهایت تلاش برای بقا با کمترین درآمد، المانهایی است که صرفاً میتواند جرقهای برای نوشتن فیلمنامه باشد نه تمام آن! مرتضی آتش زمزم هیچ تلاشی برای پر و بال دادن به فیلمنامه نکرده بود و تنها به گفتن این دردها و گذشتن از کنارشان بسنده کرده بود.
در کل دروغهای زیبا متأثر از سینمای هند (که خودشان به این موضوع تاکید دارند)، کاملا فیلم هندی بود و اکران آن به عنوان یکی از فیلمهای بخش سودای سیمرغ از همین ابتدا، سورپرایزی برای جشنواره بود.
شکار حلزون امتیاز: ٠ از ۵
سورپرایز شدیم البته از نوعِ نامطلوب! اگر اغراق نکرده باشم هنگام اکران«شکار حلزون» در بیش از 10 سکانس حضار قهقهه سر دادند. اگر لحظهای چشم میبستید احساس میکردید که در یکی از سینمای معمولی در حال تماشای یک فیلم کُمدی مضحک هستید.
شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور کارگردان فیلم اولی، روایتی است از مصائب یک زنِ تنها که شوهر او به جرمی در زندان است و مجبور است برای امرار معاش از قاضی بازنشسته از کارافتادهای پرستاری کند.
این فیلم نه تنها فیلمنامهای برای ارائه نداشت بلکه حتی در دیالوگنویسی نیز الکن بود. بازیها تصنعی و پیش پا افتاده که ماهیت جشنواره فجر را زیر سوال میبرد. حسین پاکدل در نقش قاضی بازنشسته به هیچ عنوان نمیتواند صلابت یک قاضی را داشته باشد و همین امر باعث میشود اثر به آن درام و نقطه عطفی که نیاز دارد نرسد.
مرحوم «حسام محمودی» در آخرین نقش قبل از فوت در کاراکتر پسر قاضی به ایفای نقش پرداخته که متاسفانه او هم بههیچعنوان نتوانسته در روند اثر، تأثیر مثبتی بگذارد. اثر محسن جسور به مانند تجربه او در فیلمسازی کاملا ناپخته و خام بود و این حس در طول فیلم به مخاطب هم القا میشد. اثر میان زمین و هوا گرفتار بود و دست و پا میزد و تا پایان نتوانست خط مستقیمی را برای روایت پیدا کند. در کل شکار حلزون نه تنها در حد و اندازههای جشنواره فجر نبود بلکه برای قضاوت در قالب یک فیلم کوتاه یا حتی تله فیلم هم زیادی بد بود.
دو روز دیرتر امتیاز: ٢از ۵
اثر بنیاد روایت فتح به نام «دو روز دیرتر»، در سانس سوم روز اول جشنواره روی پرده رفت. معضل «جوانی جمعیت» و شعار «بچهدار شدن»، پایه و اساس فیلمنامه را تشکیل داده و در فضایی کُمدی با تِمی شاد قصد داشت حلاوت بچهدار شدن را نسبت به معضلاتِ موجود در کفِ جامعه ارجح بداند. در حالی که این روزها فشار اقتصادی بزرگترین معضل برای بچهدار نشدن اکثر خانوادههاست ظاهرا این فیلم قصد دارد با ایجاد فضایی مفرح و در نهایت اکرانِ پر سر و صدا، تلنگر و یا حتی نهیبی باشد برای خانوادههایی که زیر فشار اقتصادی قصد بچهدار شدن ندارند.
از دیدگاه نویسنده فیلمی میتواند موفق باشد که در نهایت پیام خود را در لفافه به مخاطب منتقل کند نه اینکه به طور مستقیم از ابتدای فیلم فریاد بزند که قصدم از نمایش، یک پیام به خصوص است.
دو روز دیرتر در نهایت اثری است که میتواند جریانساز و یا حتی مثمر ثمر باشد، ولی اگر قصد داشته باشیم با توجه به مشکلات اقتصادی و فضای سیاسی موجود این اثر را آنالیز کنیم در نهایت «دو روز دیرتر» را باید تفکر سیاسی برخی از مسئولین برای پیشبرد اهداف خودشان نامگذاری کنیم. این اثر میتواند اکران موفقی داشته باشد. حضور پردیس احمدیه و سینا مهراد و تِم شاد و کُمدی میتواند تضمینی برای فروش و موفقیت این کار باشد.
فیلم آخر روز اول «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری بود که به لطف برنامهریزی نادرست ستاد جشنواره و خستگی مفرط موفق به دیدن آن نشدیم ولی آنچه که از خروجی این فیلم مخابره شده، این بوده که چنگی به دل نزده است. امیدواریم در روزهای آینده شاهد جشنوارهای بهتر و کاهش کاستیها باشیم.
علی کلانتری