دعواهای زنوشوهری تا به حال سوژه بسیاری از فیلمها بوده است. در سینمای ایران هم کمدیهای زیادی با الهام گرفتن از این سوژه شکل گرفتهاند. بخش مهمی از این فیلمها به آثار ماندگاری تبدیل شدهاند و هنوز پس از گذشت سالهای زیاد مشتری های خود را دارند و شاید تا چندین بار هم در خانه های افراد عشق سینما بازپخش شده باشند. «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی هم یکی از فیلمهایی است که در دهه نود روی این سوژه بنا شده بود؛ فیلمی که در قسمت اول بسیار مورد توجه قرار گرفت و کارگردان را ترغیب کرد تا قسمت دوم آن را بسازد.
اکران فیلم «خجالت نکش2؛ جدایی قنبر از صنم» به کارگردانی رضا مقصودی، از چهارشنبه 16 خردادماه آغاز شده و تا به امروز چیزی حدود چهل میلیارد فروش داشته است. به این بهانه مروری داریم بر فیلمهای مهمی که روی سوژه دعواهای زنوشوهری بنا شدهاند.
عینک دودی 1378
«عینک دودی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، روایتی کمدی از مشکلات زندگی یک زوج در دنیای امروزی است. داستان درباره اختلاف میان زنی مستقل و بلندپرواز با مردی مطیع، تابع قانون و کاری است؛ زن و شوهری که کمترین نقطه اشتراکی با هم ندارند اما همچنان به هم علاقمندند. آنها حالا بعد از چند سال درست زمانی که تصمیم قطعی به جدایی میگیرند، وارد ماجرایی میشوند که موقعیت شان تغییر می کند. سینا مردی تابع قانون است و پا از چارچوب مشخصی که دارد فراتر نمیگذارد. او شبانهروز کار میکند تا همسرش زندگی مناسب و درخور انتظارش را داشته باشد اما باز هم نمیتواند او را راضی کند. سینا شخصیتی مطیع دارد و همیشه از طرف همسرش توسری می خورد و وقتی نظم زندگیاش به هم میریزد و با آدمهای جدیدی روبهرو میشود، در موضع قدرت قرار میگیرد و بالاخره عصیان میکند و مقابل همسرش میایستد. «عینک دودی» یکی از مهمترین کمدیهای دهه هفتاد است و علاوه بر فیلمنامه بامزه آن، بازی فاطمه معتمدآریا و ایرج طهماسب هم باعث جذابیت بیشترش شده است.
خروس جنگی 1386
داستان «خروس جنگی» به کارگردانی مسعود اطیابی روی محور لجولجبازیهای زن و شوهری به نام مریم و محمود با بازی مریلا زارعی و رضا عطاران پیش میرفت. محمود مدیر یک رستوران بود و به خاطر مشغولیتهای زیادش وقتی برای خانواده نمیگذاشت. از طرف دیگر همسرش از این گلایه داشت که کارهای خانه زیاد است و خسته میشود. از آنجایی که هیچکدام درکی از شرایط دیگری نداشتند تصمیم میگرفتند در یک دوره کوتاه، جایشان را باهم عوض کنند. «خروس جنگی» سال 1388 اکران شد و جزو فیلمهای پرفروش سینما بود. علت اصلی موفقیت فیلم در وهله اول به بازی رضا عطاران برمیگشت.
آتشبس 1385
در میان فیلمهای زن و شوهری که تهمینه میلانی ساخته است، «آتش بس» به دلیل ساختار کمدی متفاوتش به اثر ویژهای تبدیل شده است. میلانی در این فیلم روی دوئل زن و شوهری دست گذاشت و محمدرضا گلزار و مهناز افشار را در موقعیتهای کمدی قرار داد و از دل آن به معنای مدنظرش رسید. نکته قابل توجه «آتشبس» این بود که لجولجبازیها و رفتارهای کودکانه میان یک زوج، از منظر یک روانشناس به تصویر کشیده میشد. درواقع هرکدام از آنها ماجراها را از نقطه نظر خودش برای روانشناس تعریف میکرد و دکتر راهکاری به آنها میداد تا بتوانند به شناخت جدیدتری هم از خودشان و هم از همسرشان برسند. این فیلم کمدی، علاوه بر سرگرمکنندگی، محتوای قابلتوجهی داشت. .«آتش بس1» سال 1385 اکران عمومی شد و بیش از یک میلیارد تومان فروش کرد. این فیلم عنوان پرفروشترین فیلم سال را هم به دست آورد.
رژیم طلایی 1391
«رژیم طلایی» به کارگردانی رضا سبحانی، فیلمی کمدی است که مهریههای عجیب و غریب را به شوخی میگیرد. زن و شوهری که هنگام ازدواج مهرهشان را طلا معادل مجموع وزن هردوشان قرار دادهاند، هنگام جدایی به دردسر میافتند. زن برای بالاتر رفتن میزان مهریه شروع به پرخوری میکند و مرد برای اینکه بتواند پرخوری همسرش را جبران کند رژیم میگیرد تا لاغر شود. حالا در این بین تلاشهای زن برای ترغیب مرد به خوردن بیشتر و ریاضتهایی که مرد در مقابل خوراکیهای مختلف تحمل میکند موقعیتهای جذابی را رقم میزند. در این فیلم مریلا زارعی و مهدی هاشمی نقش زنوشوهر را داشتند. «رژیم طلایی» در مقایسه با سایر آثاری که در این فهرست بهشان اشاره کردیم آثار چندان موفقی نبود اما بازی این زوج باعث شده بود فیلم به اثری قابل دفاع تبدیل شود.
همسر 1372
مهدی فخیمزاده در فیلم «همسر» مشکلات یک زنوشوهر همکار را با بازی فاطمه معتمدآریا و مهدی هاشمی در کانون تمرکز قرار داده بود. زن و مردی که هردو از کارمندان برگزیده شرکتی دارویی بودند. پس از اینکه با کمک هم فساد مالی مدیرعامل قبلی را فاش میکردند، زن به عنوان مدیرعامل جدید شرکت معرفی میشد و مرد نمیتوانست این مسئله را هضم کند. احساس کمبود میکرد و تا میتوانست بر سر راه مدیریت همسرش سنگ میانداخت و صراحتا حسادتش را به نمایش میگذاشت. مدام در کار همسرش مداخله میکرد و برایش پاپوش میدوخت و محیط خانه را برایش عذابآور میکرد تا مجبورش کند از سمتش دست بکشد و جا را برای او خالی بگذارد. نهایتا میفهمید که نزدیکترین دوستانش به او نارو زدهاند تازه متوجه حمایتهای همسرش میشد و میپذیرفت با او همراه شود. این فیلم سال 1372 اکران شد اما هنوز هم پس از گذشت 31 سال قدیمی نشده و جذاب
به نظر میرسد.
خجالت نکش 1396
در کمدی روستایی «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی، داستان روی محور بچهدار شدن دیر هنگام یک زوج میانسال در روستا و تلاش آنها برای پنهان کردن این مسئله از فرزندان و همسایهها بنا شده بود. قنبر مردی ساده و میانسال بود که بعد از سروسامان دادن فرزنداندش با داشتن عروس و نوه تصمیم میگرفت به حرف رئیسجمهور گوش دهد و مجددا بچهدار شود. رضا مقصودی روی سادهدلی مردم روستا دست گذاشته و البته در بیان برخی روایتها به چفتوبستهای منطقی فیلم بیتوجه مانده بود. با این حال از آن جهت جهت دست روی سوژه جدیدی گذاشته و از تصمیمگیریها و سیاستهای اشتباه مسئولان در زمینه کاهش و افزایش جمعیت استفاده درستی کرده بود، اثر قابلقبولی به نظر میرسید. درواقع فیلم روی این مسئله تاکید داشت که شعارهای دولتمردان چقدر تغییر میکند و هیچ ثباتی برای زندگی در این زمانه وجود ندارد.
آتشبس2 1392
میلانی سال 1392 ادامه «آتشبس» را با تعویض بازیگران اصلی ساخت. این بار بهرام رادان و میترا حجار به جای محمدرضا گلزار و مهناز افشار نقش زن و شوهرهای اصلی فیلم را بازی کردند. قسمت دوم در مقایسه با قسمت اول چند مرتبهای عقبتر بود. اینبار هم لجبازی میان یک زوج و همچنین تفاوتهای شخصیت و خانوادگی در مرکز توجه قرار داشت و باز هم یک روانشناس قرار بود با آنها همراهی کند اما برخلاف قسمت اول، نه موقعیتهای کمدی بامزهای داشت و نه محتوای قدرتمندی. میلانی ظرافت و طنز موجود در قسمت اول را به طور کامل کنار گذاشته و از این فیلم بیشتر به عنوان تریبونی برای صدور بیانیه استفاده کرده بود. «آتشبس2» سال 1393 روی پرده رفت و نزدیک به 5 میلیارد تومان فروش کرد. از نظر میزان مخاطب هم عقبگرد زیادی داشت. میلانی پس از آن پروانه ساخت سومین قسمت «آتش بس» را گرفت اما هنوز آن را نساخته است.
اکران فیلم «خجالت نکش2؛ جدایی قنبر از صنم» به کارگردانی رضا مقصودی، از چهارشنبه 16 خردادماه آغاز شده و تا به امروز چیزی حدود چهل میلیارد فروش داشته است. به این بهانه مروری داریم بر فیلمهای مهمی که روی سوژه دعواهای زنوشوهری بنا شدهاند.
عینک دودی 1378
«عینک دودی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، روایتی کمدی از مشکلات زندگی یک زوج در دنیای امروزی است. داستان درباره اختلاف میان زنی مستقل و بلندپرواز با مردی مطیع، تابع قانون و کاری است؛ زن و شوهری که کمترین نقطه اشتراکی با هم ندارند اما همچنان به هم علاقمندند. آنها حالا بعد از چند سال درست زمانی که تصمیم قطعی به جدایی میگیرند، وارد ماجرایی میشوند که موقعیت شان تغییر می کند. سینا مردی تابع قانون است و پا از چارچوب مشخصی که دارد فراتر نمیگذارد. او شبانهروز کار میکند تا همسرش زندگی مناسب و درخور انتظارش را داشته باشد اما باز هم نمیتواند او را راضی کند. سینا شخصیتی مطیع دارد و همیشه از طرف همسرش توسری می خورد و وقتی نظم زندگیاش به هم میریزد و با آدمهای جدیدی روبهرو میشود، در موضع قدرت قرار میگیرد و بالاخره عصیان میکند و مقابل همسرش میایستد. «عینک دودی» یکی از مهمترین کمدیهای دهه هفتاد است و علاوه بر فیلمنامه بامزه آن، بازی فاطمه معتمدآریا و ایرج طهماسب هم باعث جذابیت بیشترش شده است.
خروس جنگی 1386
داستان «خروس جنگی» به کارگردانی مسعود اطیابی روی محور لجولجبازیهای زن و شوهری به نام مریم و محمود با بازی مریلا زارعی و رضا عطاران پیش میرفت. محمود مدیر یک رستوران بود و به خاطر مشغولیتهای زیادش وقتی برای خانواده نمیگذاشت. از طرف دیگر همسرش از این گلایه داشت که کارهای خانه زیاد است و خسته میشود. از آنجایی که هیچکدام درکی از شرایط دیگری نداشتند تصمیم میگرفتند در یک دوره کوتاه، جایشان را باهم عوض کنند. «خروس جنگی» سال 1388 اکران شد و جزو فیلمهای پرفروش سینما بود. علت اصلی موفقیت فیلم در وهله اول به بازی رضا عطاران برمیگشت.
آتشبس 1385
در میان فیلمهای زن و شوهری که تهمینه میلانی ساخته است، «آتش بس» به دلیل ساختار کمدی متفاوتش به اثر ویژهای تبدیل شده است. میلانی در این فیلم روی دوئل زن و شوهری دست گذاشت و محمدرضا گلزار و مهناز افشار را در موقعیتهای کمدی قرار داد و از دل آن به معنای مدنظرش رسید. نکته قابل توجه «آتشبس» این بود که لجولجبازیها و رفتارهای کودکانه میان یک زوج، از منظر یک روانشناس به تصویر کشیده میشد. درواقع هرکدام از آنها ماجراها را از نقطه نظر خودش برای روانشناس تعریف میکرد و دکتر راهکاری به آنها میداد تا بتوانند به شناخت جدیدتری هم از خودشان و هم از همسرشان برسند. این فیلم کمدی، علاوه بر سرگرمکنندگی، محتوای قابلتوجهی داشت. .«آتش بس1» سال 1385 اکران عمومی شد و بیش از یک میلیارد تومان فروش کرد. این فیلم عنوان پرفروشترین فیلم سال را هم به دست آورد.
رژیم طلایی 1391
«رژیم طلایی» به کارگردانی رضا سبحانی، فیلمی کمدی است که مهریههای عجیب و غریب را به شوخی میگیرد. زن و شوهری که هنگام ازدواج مهرهشان را طلا معادل مجموع وزن هردوشان قرار دادهاند، هنگام جدایی به دردسر میافتند. زن برای بالاتر رفتن میزان مهریه شروع به پرخوری میکند و مرد برای اینکه بتواند پرخوری همسرش را جبران کند رژیم میگیرد تا لاغر شود. حالا در این بین تلاشهای زن برای ترغیب مرد به خوردن بیشتر و ریاضتهایی که مرد در مقابل خوراکیهای مختلف تحمل میکند موقعیتهای جذابی را رقم میزند. در این فیلم مریلا زارعی و مهدی هاشمی نقش زنوشوهر را داشتند. «رژیم طلایی» در مقایسه با سایر آثاری که در این فهرست بهشان اشاره کردیم آثار چندان موفقی نبود اما بازی این زوج باعث شده بود فیلم به اثری قابل دفاع تبدیل شود.
همسر 1372
مهدی فخیمزاده در فیلم «همسر» مشکلات یک زنوشوهر همکار را با بازی فاطمه معتمدآریا و مهدی هاشمی در کانون تمرکز قرار داده بود. زن و مردی که هردو از کارمندان برگزیده شرکتی دارویی بودند. پس از اینکه با کمک هم فساد مالی مدیرعامل قبلی را فاش میکردند، زن به عنوان مدیرعامل جدید شرکت معرفی میشد و مرد نمیتوانست این مسئله را هضم کند. احساس کمبود میکرد و تا میتوانست بر سر راه مدیریت همسرش سنگ میانداخت و صراحتا حسادتش را به نمایش میگذاشت. مدام در کار همسرش مداخله میکرد و برایش پاپوش میدوخت و محیط خانه را برایش عذابآور میکرد تا مجبورش کند از سمتش دست بکشد و جا را برای او خالی بگذارد. نهایتا میفهمید که نزدیکترین دوستانش به او نارو زدهاند تازه متوجه حمایتهای همسرش میشد و میپذیرفت با او همراه شود. این فیلم سال 1372 اکران شد اما هنوز هم پس از گذشت 31 سال قدیمی نشده و جذاب
به نظر میرسد.
خجالت نکش 1396
در کمدی روستایی «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی، داستان روی محور بچهدار شدن دیر هنگام یک زوج میانسال در روستا و تلاش آنها برای پنهان کردن این مسئله از فرزندان و همسایهها بنا شده بود. قنبر مردی ساده و میانسال بود که بعد از سروسامان دادن فرزنداندش با داشتن عروس و نوه تصمیم میگرفت به حرف رئیسجمهور گوش دهد و مجددا بچهدار شود. رضا مقصودی روی سادهدلی مردم روستا دست گذاشته و البته در بیان برخی روایتها به چفتوبستهای منطقی فیلم بیتوجه مانده بود. با این حال از آن جهت جهت دست روی سوژه جدیدی گذاشته و از تصمیمگیریها و سیاستهای اشتباه مسئولان در زمینه کاهش و افزایش جمعیت استفاده درستی کرده بود، اثر قابلقبولی به نظر میرسید. درواقع فیلم روی این مسئله تاکید داشت که شعارهای دولتمردان چقدر تغییر میکند و هیچ ثباتی برای زندگی در این زمانه وجود ندارد.
آتشبس2 1392
میلانی سال 1392 ادامه «آتشبس» را با تعویض بازیگران اصلی ساخت. این بار بهرام رادان و میترا حجار به جای محمدرضا گلزار و مهناز افشار نقش زن و شوهرهای اصلی فیلم را بازی کردند. قسمت دوم در مقایسه با قسمت اول چند مرتبهای عقبتر بود. اینبار هم لجبازی میان یک زوج و همچنین تفاوتهای شخصیت و خانوادگی در مرکز توجه قرار داشت و باز هم یک روانشناس قرار بود با آنها همراهی کند اما برخلاف قسمت اول، نه موقعیتهای کمدی بامزهای داشت و نه محتوای قدرتمندی. میلانی ظرافت و طنز موجود در قسمت اول را به طور کامل کنار گذاشته و از این فیلم بیشتر به عنوان تریبونی برای صدور بیانیه استفاده کرده بود. «آتشبس2» سال 1393 روی پرده رفت و نزدیک به 5 میلیارد تومان فروش کرد. از نظر میزان مخاطب هم عقبگرد زیادی داشت. میلانی پس از آن پروانه ساخت سومین قسمت «آتش بس» را گرفت اما هنوز آن را نساخته است.
علی کلانتری